۷
پارت ۷
ویو ات :
همه در اتاقو باز کردن با کله اومدن تو منم فیلیکس رو پرت کردم اونور خودمم پاشدم
( لعنت بر .......تو ها چیه فک کردی میگم لعنت بر مزاحم عی بابا )
ات : ها .. چی میخواین ؟؟
جیکی : ام داشتین چیکار مکردین ( لبخند )
ات: به تو چه
جیمین : ات پی دی نیم زنگ زده گفته با همه ایدلا جلسه داریم
ات : خب
نامی : باید بریم
- عاییی ات داغونم کردی !
ات : برین من لباسمو بپوشم
- برین بیرون دیگه
ات : فک کنم توام باید بری بیرون
- من که هم.....
ات : خفه شووو
- باش
ته ویو :
یعنییی چی دارم میترکم جلو فیلیکس لباساشو عوض کنه ؟؟
جیمین ویو :
این امکان نداره
شوگا ویو :
ات تو از این کارات یه روزی پشیمون میشی!
ات ویو :
رفتن بیرون فیلیکس سرش تو گوشیش بود گفتم آماده شه بریم
منم رفتم جلوی میز آرایشم یه آرایش لایت کردم
یه کت و دامن کیوت پوشیدم
رفتم پایین فیلیکس بعد چند دیقه اومد
ات : خب دیگه بریم
- واو تو این لباسو کی گرفتی ؟ دامنش تنگ نیست ؟
ات : از الان به بعد دیگه دوست پسرم نیستی تا دوماه دیگه
- جانم ؟؟
لینو : اوخخخخخ الان به چوخ میدن مارو بریم
چان : بدویین
نامی : بریم
فلش بک به کمپانی :
ات ویو :
وقتی وارد کمپانی شدم از فیلیکس فاصله گرفتم رفتم سمت اعضا که بریم پیش پی دی نیم ...
ات : سلام عمو جان
* سلام خوبی
پ ت : سلام هرز....ه خانم
ات : او بابا !
پ ت : هرز....ه گی بهت خوش میگذره
ته ویو :
این داره چه زری میزنه
شوگا :
وادهللللل ؟؟؟ برم با خاک یکسان کنم
جیمین :
اگه الان تو کمپانی نبودیم زنده زنده خاکش میکردم.....
لباس ات اسلاید آخر
ویو ات :
همه در اتاقو باز کردن با کله اومدن تو منم فیلیکس رو پرت کردم اونور خودمم پاشدم
( لعنت بر .......تو ها چیه فک کردی میگم لعنت بر مزاحم عی بابا )
ات : ها .. چی میخواین ؟؟
جیکی : ام داشتین چیکار مکردین ( لبخند )
ات: به تو چه
جیمین : ات پی دی نیم زنگ زده گفته با همه ایدلا جلسه داریم
ات : خب
نامی : باید بریم
- عاییی ات داغونم کردی !
ات : برین من لباسمو بپوشم
- برین بیرون دیگه
ات : فک کنم توام باید بری بیرون
- من که هم.....
ات : خفه شووو
- باش
ته ویو :
یعنییی چی دارم میترکم جلو فیلیکس لباساشو عوض کنه ؟؟
جیمین ویو :
این امکان نداره
شوگا ویو :
ات تو از این کارات یه روزی پشیمون میشی!
ات ویو :
رفتن بیرون فیلیکس سرش تو گوشیش بود گفتم آماده شه بریم
منم رفتم جلوی میز آرایشم یه آرایش لایت کردم
یه کت و دامن کیوت پوشیدم
رفتم پایین فیلیکس بعد چند دیقه اومد
ات : خب دیگه بریم
- واو تو این لباسو کی گرفتی ؟ دامنش تنگ نیست ؟
ات : از الان به بعد دیگه دوست پسرم نیستی تا دوماه دیگه
- جانم ؟؟
لینو : اوخخخخخ الان به چوخ میدن مارو بریم
چان : بدویین
نامی : بریم
فلش بک به کمپانی :
ات ویو :
وقتی وارد کمپانی شدم از فیلیکس فاصله گرفتم رفتم سمت اعضا که بریم پیش پی دی نیم ...
ات : سلام عمو جان
* سلام خوبی
پ ت : سلام هرز....ه خانم
ات : او بابا !
پ ت : هرز....ه گی بهت خوش میگذره
ته ویو :
این داره چه زری میزنه
شوگا :
وادهللللل ؟؟؟ برم با خاک یکسان کنم
جیمین :
اگه الان تو کمپانی نبودیم زنده زنده خاکش میکردم.....
لباس ات اسلاید آخر
۱۵.۵k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.