ماه یخی پارت ۱۵
ماه یخی پارت ۱۵
از دید میکو
وقتی چشمام رو باز کردم چویا سرش رو گذاشته بود روی تخت و خوابش برده بود یه لبخند زدم و سرش رو ناز کردم بعد از چند دقیقه چویا بیدار شد بهش گفتم
میکو: بیدار شدی ببخشید نمیخواستم بیدارت کنم بهتره یکم استراحت کنی به هر حال تو هم خسته ای چویا نشست و گفت
چویا : نه تو بیدارم نکردی
تا چند دقیقه سوکت بود من به چویا گفتم
میکو : میشه ازت یه خواهشی کنم
چویا : چی
میکو : راستش میخواستم بگم...... که میخوام ..... میشه وقتی از بیمارستان مرخص شدم عضو مافیای بندر بشم
چویا : ولی تو
میکو : نظر من هیچ وقت عوض نمیشه
یک هفته بعد
امرو دارم مرخص میشم و فردا میخوام برم پیش رئیس مافیا تا عضو بشم
فردای اون روز
مکان : دم در اتاق اوگای موری
نفس عمیقی کشیدم قبل از اینکه وارد اتاق بشم چویا ازم پرسید
چویا : چیزی شده
میکو : نه چیزی نیست فقط یکم استرس دارم
چویا : زیاد نگرانش نباش
وارد اتاق شدیم
چویا : رئیس یه عضو جدید براتون اوردم
تعضیم کوتاهی کردم و گفتم
میکو : سلام از دیدنتون خوش حالم من میکو کانو هستم
موری : سلام من هم از دیدنت خوش حالم خب قدرتی هم داری
میکو : بله قدرت من اینه که میتونم به هر وسیله یا شخصی که می خوام تبدیل بشم
موری خب قدرت خوبیه یه سوال ازت دارم چرا می خوای به مافیای بندر ملحق بشی
میکو : راستش میخوام از یکی که برام مهمه محافظت کنم هر چند خودش از من قوی تره
موری : پس که اینطور خوب پس به مافیای بندر خوش اومدی
میکو : ازتون خیلی ممنونم
تعضیم کوتاهی کردم و از اتاق خارج شدم
از دید میکو
وقتی چشمام رو باز کردم چویا سرش رو گذاشته بود روی تخت و خوابش برده بود یه لبخند زدم و سرش رو ناز کردم بعد از چند دقیقه چویا بیدار شد بهش گفتم
میکو: بیدار شدی ببخشید نمیخواستم بیدارت کنم بهتره یکم استراحت کنی به هر حال تو هم خسته ای چویا نشست و گفت
چویا : نه تو بیدارم نکردی
تا چند دقیقه سوکت بود من به چویا گفتم
میکو : میشه ازت یه خواهشی کنم
چویا : چی
میکو : راستش میخواستم بگم...... که میخوام ..... میشه وقتی از بیمارستان مرخص شدم عضو مافیای بندر بشم
چویا : ولی تو
میکو : نظر من هیچ وقت عوض نمیشه
یک هفته بعد
امرو دارم مرخص میشم و فردا میخوام برم پیش رئیس مافیا تا عضو بشم
فردای اون روز
مکان : دم در اتاق اوگای موری
نفس عمیقی کشیدم قبل از اینکه وارد اتاق بشم چویا ازم پرسید
چویا : چیزی شده
میکو : نه چیزی نیست فقط یکم استرس دارم
چویا : زیاد نگرانش نباش
وارد اتاق شدیم
چویا : رئیس یه عضو جدید براتون اوردم
تعضیم کوتاهی کردم و گفتم
میکو : سلام از دیدنتون خوش حالم من میکو کانو هستم
موری : سلام من هم از دیدنت خوش حالم خب قدرتی هم داری
میکو : بله قدرت من اینه که میتونم به هر وسیله یا شخصی که می خوام تبدیل بشم
موری خب قدرت خوبیه یه سوال ازت دارم چرا می خوای به مافیای بندر ملحق بشی
میکو : راستش میخوام از یکی که برام مهمه محافظت کنم هر چند خودش از من قوی تره
موری : پس که اینطور خوب پس به مافیای بندر خوش اومدی
میکو : ازتون خیلی ممنونم
تعضیم کوتاهی کردم و از اتاق خارج شدم
۳.۵k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.