بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول : وجه فهم درونی قرآن
قرآن، این انسان نورانی، این زنده، این کل، به تو اشاره دارد. تو را در هر سوره اش چون آینه ای به خودت نشان می دهد. برای همین است که امام صادق (ع) فرمودند قرآن را طوری بخوان که گویی بر تو نازل شده است. آن،کتاب توست. ماجراهای توست. أُفت و خیز های زندگی توست. تنها این نگاه است که می تواند تو را به وجه درونی قرآن بکشاند و به زیبایی تو را به سلوک بَرَد.
وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ - پس چرا به درونتان نمی نگرید؟!(سوره ذاریات آیه 21)
هنگامی که خودت و اوصاف خودت را در قرآن یافتی تازه قرآن خوان شده ای. تازه راه نجات را یافته ای.
اقْرَأْ كِتَابَكَ؛ کتابت را بخوان!(سوره اسراء بخشی از آیه 14)
وقتی حقیقت وجودت را از آن دریافت کنی، وقتی خودت را در آن پیدا کنی دیگر مثل شبه روشنفکران نمی گویی که چرا ارث ذَکَر دوبرابر اٌنثی است. زیرا این نیروی ذَکَر و اُنثی را در عمق وجود خود دیده ای. فاعل و منفعل را در وجود خودت شناخته ای. میفهمی که چرا فاعلِ فعل یعنی ذَکَر، باید نیروی مضاعف داشته باشد. تو مفهوم کاربردی این دو نیروی ذَکَر و اُنثی را در خودت تجربه کرده ای. تو نسبت به أمر بصیرت یافته ای.
وقتی به آیات قتال بر می خوری، میفهمی که چگونه فرعون وجود خود را منکوب کنی. میفهمی که آن را در بحرغرق کردن یعنی چه! و خلاص شدن از تفرعن به چه معناست. زیرا عملاً آن را تجربه کرده ای و از دست تفرعن و قدرت طلبی خودت خلاص شده ای.
وقتی به آیۀ قطع دست و پا، آن هم به خلاف جهت هم، بر میخوری، مفهوم آن را قبلاً در جهاد با نفس خود مشاهده کرده ای. فهمیده ای که چگونه باید دست و پای اوصاف زشت و بازدارنده، از وجودت کوتاه شود. قدرت تحرک و عرض اندامشان گرفته شود.از حَیّزِ انتفاع بیفتند. دست و پا نمادهای قدرت و إقدام است. نفس أماره باید از قدرت و إقدام یعنی از سلطه بیفتد. تا نور وجود تو از شرّ آن خلاص شود. مُخلَص شوی.
وقتی مُثله کردن در اسلام حرام است و پیامبر (ص) آن را تایید و تجویز نمی کند، خب بفهم که این آیه به معنای باطنی دیگری اشاره دارد. آن، شیوۀ خلع ید نفس أماره است.
اساتید بزرگ باطنی، یعنی آن کسان که فهم والای قرآنی دارند، از ظرایف این آیه مطلع اند و از معادلاتِ تودرتوی آن، در مبارزه با نفس استفاده می کنند. سالکان را تربیت می کنند. این سلوک، یک جهاد بزرگ است.
این یک انسان جامع است. همه را در خود دارد. چیزی از قلم نیفتاده است. هم جن هست هم إنس. هم بشر هست هم ملائکه. هم زمین هست هم آسمان.(ادامه دارد...)
قسمت اول : وجه فهم درونی قرآن
قرآن، این انسان نورانی، این زنده، این کل، به تو اشاره دارد. تو را در هر سوره اش چون آینه ای به خودت نشان می دهد. برای همین است که امام صادق (ع) فرمودند قرآن را طوری بخوان که گویی بر تو نازل شده است. آن،کتاب توست. ماجراهای توست. أُفت و خیز های زندگی توست. تنها این نگاه است که می تواند تو را به وجه درونی قرآن بکشاند و به زیبایی تو را به سلوک بَرَد.
وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ - پس چرا به درونتان نمی نگرید؟!(سوره ذاریات آیه 21)
هنگامی که خودت و اوصاف خودت را در قرآن یافتی تازه قرآن خوان شده ای. تازه راه نجات را یافته ای.
اقْرَأْ كِتَابَكَ؛ کتابت را بخوان!(سوره اسراء بخشی از آیه 14)
وقتی حقیقت وجودت را از آن دریافت کنی، وقتی خودت را در آن پیدا کنی دیگر مثل شبه روشنفکران نمی گویی که چرا ارث ذَکَر دوبرابر اٌنثی است. زیرا این نیروی ذَکَر و اُنثی را در عمق وجود خود دیده ای. فاعل و منفعل را در وجود خودت شناخته ای. میفهمی که چرا فاعلِ فعل یعنی ذَکَر، باید نیروی مضاعف داشته باشد. تو مفهوم کاربردی این دو نیروی ذَکَر و اُنثی را در خودت تجربه کرده ای. تو نسبت به أمر بصیرت یافته ای.
وقتی به آیات قتال بر می خوری، میفهمی که چگونه فرعون وجود خود را منکوب کنی. میفهمی که آن را در بحرغرق کردن یعنی چه! و خلاص شدن از تفرعن به چه معناست. زیرا عملاً آن را تجربه کرده ای و از دست تفرعن و قدرت طلبی خودت خلاص شده ای.
وقتی به آیۀ قطع دست و پا، آن هم به خلاف جهت هم، بر میخوری، مفهوم آن را قبلاً در جهاد با نفس خود مشاهده کرده ای. فهمیده ای که چگونه باید دست و پای اوصاف زشت و بازدارنده، از وجودت کوتاه شود. قدرت تحرک و عرض اندامشان گرفته شود.از حَیّزِ انتفاع بیفتند. دست و پا نمادهای قدرت و إقدام است. نفس أماره باید از قدرت و إقدام یعنی از سلطه بیفتد. تا نور وجود تو از شرّ آن خلاص شود. مُخلَص شوی.
وقتی مُثله کردن در اسلام حرام است و پیامبر (ص) آن را تایید و تجویز نمی کند، خب بفهم که این آیه به معنای باطنی دیگری اشاره دارد. آن، شیوۀ خلع ید نفس أماره است.
اساتید بزرگ باطنی، یعنی آن کسان که فهم والای قرآنی دارند، از ظرایف این آیه مطلع اند و از معادلاتِ تودرتوی آن، در مبارزه با نفس استفاده می کنند. سالکان را تربیت می کنند. این سلوک، یک جهاد بزرگ است.
این یک انسان جامع است. همه را در خود دارد. چیزی از قلم نیفتاده است. هم جن هست هم إنس. هم بشر هست هم ملائکه. هم زمین هست هم آسمان.(ادامه دارد...)
۹۷۲
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.