وقتی ولت کرد
پارت 3
جینا ویو
مامان بهم زنگ زد که می خواد جینا رو سوپرایز کنه
با نیکی رفتیم بادکنکا رو بگیریم که لیام(دوست پسرش) و با یه دختره دیدم.دختره یه لباس باز قرمز پوشیده بود با یه شلوارک جذب با موهای بلند.بهش می خورد از این هرزه ها باشه رفتم سمتشون
جینا.لیام این دختره کیه
لیام.سلام عزیزم چطوری اینجا چیکار می کنی(هول شده)
جینا.لیام میگم دختره کیه(داد)
لیام.عزیزم این دختر خالمه تازه از کانادا اومده(خیلیی هول شده)
دختره.اره اره دختر خالشم(هول شده و با عشوه)
راستش یه زره به لیام شک کردم ولی اهمیت ندادم
جینا.باشه عزیزم خوب شد گفتی
لیام.اره بیبی منم دیگه باید دختر خالم و بزارم خونشون فعلا.همدیگه رو بغل کردیم
لیام رفت من و نیکی بادکنکا رو گرفتیم و
کادو هم گرفتیم و رفتیم خونه ی ما
قرار بود امشب نیکی خونه ما بخوابه تا فردا همه کار رو بکنیم
ادامه دارد...
جینا ویو
مامان بهم زنگ زد که می خواد جینا رو سوپرایز کنه
با نیکی رفتیم بادکنکا رو بگیریم که لیام(دوست پسرش) و با یه دختره دیدم.دختره یه لباس باز قرمز پوشیده بود با یه شلوارک جذب با موهای بلند.بهش می خورد از این هرزه ها باشه رفتم سمتشون
جینا.لیام این دختره کیه
لیام.سلام عزیزم چطوری اینجا چیکار می کنی(هول شده)
جینا.لیام میگم دختره کیه(داد)
لیام.عزیزم این دختر خالمه تازه از کانادا اومده(خیلیی هول شده)
دختره.اره اره دختر خالشم(هول شده و با عشوه)
راستش یه زره به لیام شک کردم ولی اهمیت ندادم
جینا.باشه عزیزم خوب شد گفتی
لیام.اره بیبی منم دیگه باید دختر خالم و بزارم خونشون فعلا.همدیگه رو بغل کردیم
لیام رفت من و نیکی بادکنکا رو گرفتیم و
کادو هم گرفتیم و رفتیم خونه ی ما
قرار بود امشب نیکی خونه ما بخوابه تا فردا همه کار رو بکنیم
ادامه دارد...
۲.۶k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.