منطقه ممنوعه عشق پارت ۱۲
#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:12
جونگکوک:خوشگل کردی.
ات:ع.....عام ب..با منی؟
جونگکوک:اوهوم.
ات:خب...چ...چیزه.
جونگکوک:فکر کردی میتونی مخمو بزنی؟
متعجب نگاش کردم.
ات:من برا مخ زنی نیومدم اینجا حتی مشتاق دیدنتم نیستم خودت این ع ن بازی و راه انداختی.
شیطون نگام کرد:
جونگکوک:من که میگم از خدات بود.
با حرفش پقی زدم زیر خنده.
ات:من؟از خدام؟اونم برا تو؟وایی تو برو بازیگر نقش طنز شو خخخخخ.
پوکر نگام کردو یه قدم جلو اومد که عقب رفتم و افتادم رو صندلی.
سمتم اومد و دستاشو رو صندلی گذاشتو سرشو خم کرد.
تو شعاع یک سانتیم بود.و نفس هاش تو صورتم میخورد.
ات:چیکار م...میکنی؟
جونگکوک:دارم فکر میکنم اسگلی مثل تورو چطور از دنیا بدر کنم.
عهههه.که من اسگلم؟
با کله زدم تو بینیش که عقب رفتو آخ گفتنش بلند شد.
بلند شدم و گفتم.
ات:اسکل خودتی مردک بی ریخت.
جونگکوک:حسابتو میرسم وایسااااا.
زبونمو براش در اوردم.
ات:بری دیگ بر نگردیییییی.
به سمت توالت رفت که رو صندلی لم دادم.
اخخخخخ دلم چه راحت شد.
اون باشه دیگ به من نگه اسگل.
نکه خودش مغز مدرسس.
کوه غرور.مردک بی ریخت.
اصلا اعتماد به سقفی که اون داشت اگه من داشتم الان از جنیفر لوپز خوشگل تر بودم.
میموننننننن.
گوشیمو برداشتم و نگاهی انداختم با دیدن پیام دهنم باز موند.
+عشقم بلخره اومدم.
میشه فردا تو کافه ... ببینمت؟
دستام بی حس شده بود.
انگشتام میلرزید بی اختیار نوشتم.
_ساعت چند؟
زودی سین زدو جواب داد.
+6
_باشه.
گوشیو قطع کردم اینکه قرار بود تا آخر عمرش خارج باشه؟
هیییی یونگ شین میکشمتتتتتت.
یونگ شین دوست پسرمه ۴ سالیه باهمیم اون برا ادامه تحصیل رفته بود خارج و الان برگشته.
خیلی دوسش دارم.ولی دلیل خوشحال نشدنمو نمیدونم.
جونگکوک:ات.
سمتش چرخیدم.
ات:چته؟
پارت:12
جونگکوک:خوشگل کردی.
ات:ع.....عام ب..با منی؟
جونگکوک:اوهوم.
ات:خب...چ...چیزه.
جونگکوک:فکر کردی میتونی مخمو بزنی؟
متعجب نگاش کردم.
ات:من برا مخ زنی نیومدم اینجا حتی مشتاق دیدنتم نیستم خودت این ع ن بازی و راه انداختی.
شیطون نگام کرد:
جونگکوک:من که میگم از خدات بود.
با حرفش پقی زدم زیر خنده.
ات:من؟از خدام؟اونم برا تو؟وایی تو برو بازیگر نقش طنز شو خخخخخ.
پوکر نگام کردو یه قدم جلو اومد که عقب رفتم و افتادم رو صندلی.
سمتم اومد و دستاشو رو صندلی گذاشتو سرشو خم کرد.
تو شعاع یک سانتیم بود.و نفس هاش تو صورتم میخورد.
ات:چیکار م...میکنی؟
جونگکوک:دارم فکر میکنم اسگلی مثل تورو چطور از دنیا بدر کنم.
عهههه.که من اسگلم؟
با کله زدم تو بینیش که عقب رفتو آخ گفتنش بلند شد.
بلند شدم و گفتم.
ات:اسکل خودتی مردک بی ریخت.
جونگکوک:حسابتو میرسم وایسااااا.
زبونمو براش در اوردم.
ات:بری دیگ بر نگردیییییی.
به سمت توالت رفت که رو صندلی لم دادم.
اخخخخخ دلم چه راحت شد.
اون باشه دیگ به من نگه اسگل.
نکه خودش مغز مدرسس.
کوه غرور.مردک بی ریخت.
اصلا اعتماد به سقفی که اون داشت اگه من داشتم الان از جنیفر لوپز خوشگل تر بودم.
میموننننننن.
گوشیمو برداشتم و نگاهی انداختم با دیدن پیام دهنم باز موند.
+عشقم بلخره اومدم.
میشه فردا تو کافه ... ببینمت؟
دستام بی حس شده بود.
انگشتام میلرزید بی اختیار نوشتم.
_ساعت چند؟
زودی سین زدو جواب داد.
+6
_باشه.
گوشیو قطع کردم اینکه قرار بود تا آخر عمرش خارج باشه؟
هیییی یونگ شین میکشمتتتتتت.
یونگ شین دوست پسرمه ۴ سالیه باهمیم اون برا ادامه تحصیل رفته بود خارج و الان برگشته.
خیلی دوسش دارم.ولی دلیل خوشحال نشدنمو نمیدونم.
جونگکوک:ات.
سمتش چرخیدم.
ات:چته؟
۳.۳k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.