بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم : دلایل پذیرش قطعنامه 598:
به عنوان مثال در زمان شوروی سابق ایران محمولهای که از کشور ثالثی خریداری کرده بود را قصد داشت از طریق خاک شوروی سابق وارد کند، دولت این کشور به بهانه کابرد نظامی آن، از ورود آن به کشورمان جلوگیری میکند؛ البته این محموله هم کالایی جز سیم خاردار نیست یعنی در دفاع مقدس این قدرتها حتی از اینکه سیم خاردار هم وارد ایران شود، ممانعت میکردند.
درحالی که تمام دولتهای شرقی و غربی به متجاوز و آغازگر جنگ، انواع سلاحهای سبک و سنگین مدرن اهدا میکردند؛ پس اینکه متجاوز را محکوم نکردند، بخاطر منافعشان بود و حتی قطعنامه 598 هم که تصویب و صادر میشود، در سال 1366 یعنی سال هفتم جنگ است و آن هم، زمانی صادر میشود که جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح ما توانستند معادله جنگ را با انجام عملیاتهای بزرگی مانند کربلای پنج در شلمچه تغییر دهند؛ لذا دشمن نگران سقوط صدام است.
به همین دلیل برای متوقف کردن حملات نظامی ایران و ممانعت از سقوط صدام، قطعنامه مورد اشاره را تصویب میکنند؛ از این روی، معتقدم نهادها و مجامع بین المللی در جنگ عراق با ایران نهتنها بیطرف عمل نکردند، بلکه متجاوز را تشویق و حمایت هم کردند. در حالی که آنها در چنین مواقعی باید از مظلوم دفاع کنند و جلوی اقدامات متجاوزگرانه را بگیرند؛ اقدامی که در کارنامه آنها در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران مشاهده نمیشود.
زمانی که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز میشود تا زمان آغاز عملیاتهای پیروزمندانه ایران، حدود یک سال و نیم زمان میبرد که در این فاصله زمانی شاهد یک سری تغییر و تحولات سیاسی در کشورمان هستیم؛ با توجه به این موضوع ساختار سیاسی کشورمان در سرنوشت جنگ چه نقشی داشت؟
شرایط و وضعیت سیاسی ما در داخل کشور در پدیدایی جنگ و ادامه آن بی تاثیر نبود به عنوان مثال زمانی که بنی صدر از فرماندهی کل قوا عزل و متعاقب آن عملیات فرماندهی کل قوا و به دنبال آن سایر عملیاتهای بزرگ انجام میشود، بیانگر تاثیر ساختار سیاسی بر روند جنگ است.
دشمنان مردم کشورمان بنی صدر را در جایگاه ریاست جمهوری ایران یک فرصت میدانستند که اسناد آن هم موجود است برای همین زمانی که جنگ شروع میشود، در داخل کشور فردی که در جایگاه فرماندهی کل قوا قرار دارد و بواسطه این مسئولیت باید میان مجموعههای مختلف هماهنگی و همافزایی بوجود بیاورد و آنها را در برابر دشمن تجهیز کند تا جلوی پیشرویهای دشمن گرفته شود، خود عامل ایجاد تنش، اخلال و درگیری و بوجود آوردن چند قطبیهای کاذب در کشور میشود.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم : دلایل پذیرش قطعنامه 598:
به عنوان مثال در زمان شوروی سابق ایران محمولهای که از کشور ثالثی خریداری کرده بود را قصد داشت از طریق خاک شوروی سابق وارد کند، دولت این کشور به بهانه کابرد نظامی آن، از ورود آن به کشورمان جلوگیری میکند؛ البته این محموله هم کالایی جز سیم خاردار نیست یعنی در دفاع مقدس این قدرتها حتی از اینکه سیم خاردار هم وارد ایران شود، ممانعت میکردند.
درحالی که تمام دولتهای شرقی و غربی به متجاوز و آغازگر جنگ، انواع سلاحهای سبک و سنگین مدرن اهدا میکردند؛ پس اینکه متجاوز را محکوم نکردند، بخاطر منافعشان بود و حتی قطعنامه 598 هم که تصویب و صادر میشود، در سال 1366 یعنی سال هفتم جنگ است و آن هم، زمانی صادر میشود که جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح ما توانستند معادله جنگ را با انجام عملیاتهای بزرگی مانند کربلای پنج در شلمچه تغییر دهند؛ لذا دشمن نگران سقوط صدام است.
به همین دلیل برای متوقف کردن حملات نظامی ایران و ممانعت از سقوط صدام، قطعنامه مورد اشاره را تصویب میکنند؛ از این روی، معتقدم نهادها و مجامع بین المللی در جنگ عراق با ایران نهتنها بیطرف عمل نکردند، بلکه متجاوز را تشویق و حمایت هم کردند. در حالی که آنها در چنین مواقعی باید از مظلوم دفاع کنند و جلوی اقدامات متجاوزگرانه را بگیرند؛ اقدامی که در کارنامه آنها در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران مشاهده نمیشود.
زمانی که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز میشود تا زمان آغاز عملیاتهای پیروزمندانه ایران، حدود یک سال و نیم زمان میبرد که در این فاصله زمانی شاهد یک سری تغییر و تحولات سیاسی در کشورمان هستیم؛ با توجه به این موضوع ساختار سیاسی کشورمان در سرنوشت جنگ چه نقشی داشت؟
شرایط و وضعیت سیاسی ما در داخل کشور در پدیدایی جنگ و ادامه آن بی تاثیر نبود به عنوان مثال زمانی که بنی صدر از فرماندهی کل قوا عزل و متعاقب آن عملیات فرماندهی کل قوا و به دنبال آن سایر عملیاتهای بزرگ انجام میشود، بیانگر تاثیر ساختار سیاسی بر روند جنگ است.
دشمنان مردم کشورمان بنی صدر را در جایگاه ریاست جمهوری ایران یک فرصت میدانستند که اسناد آن هم موجود است برای همین زمانی که جنگ شروع میشود، در داخل کشور فردی که در جایگاه فرماندهی کل قوا قرار دارد و بواسطه این مسئولیت باید میان مجموعههای مختلف هماهنگی و همافزایی بوجود بیاورد و آنها را در برابر دشمن تجهیز کند تا جلوی پیشرویهای دشمن گرفته شود، خود عامل ایجاد تنش، اخلال و درگیری و بوجود آوردن چند قطبیهای کاذب در کشور میشود.(ادامه دارد...)
۸۶۴
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.