aboW myhert 🧛🖤پارت ۴
رسیدم به محل قرار داد وارد شدم رسیدم به پیر خرفت اکه سود نداشت میکشتمش نشستم بالا سرم جیهوپ تهیونگ بودن بقیه هام پشت وایستاده بودن
شروع کرد به حرف زدن گفت : بیا بریم هم شرط ببندیم اگه باختی هزار اسلحه بهم بدی اگه منم باختم بهت یک هزار اسلحه میدم کمی فکر کردم من که میتونم ببرم پس خوبه
گفتم : باشه قبول دستش دراز کردم دستش گرفتم یه لبخند شیطانی زدم هه تو خاب ببینی * زير لب .....
ذهنش خوندم فقط اعضا میدونن من خوناشامم و خود اعضا هم هستن البته من از نوع سلطنتیشم آخه تو مردک پیر میخوای منو شکست بدی شروع کردیم بلخره بعد
پنج دقیقه بردم بله خودم بردم بازم اون مجبور شد یک هزار اسلحه رو برام بفرسته رسیدم عمارت وای کلن از یادم رفت بود یه انسان آوردم اصن برای چی ...
راوی 》 لی مین دختر کنجکاوی و همین طور پر حرفی بود اون کمد های سیاه ذهنشون کنجکاو ش کرده بود ( شخصیت خودم ) در کمد باز کردم هینی کشید یهو صدایی میو میو ایی شنید ...
تعجب کرد در حین حال خوشحال
لی مین ویو 》 صدای گربه رو شنیدم وای صدا از بالای کمد میومد پس به سمت ...
بالا رفتم ازش آویزون شدم گربه خیلی سفید کیوت بود
شوگا ویو 》 رفتم به اتاق دختره در اتاق رو باز کردم از کمد آویزون شده بود هدفش نشانه گرفتم بله گربه خواهرم بود آه لینا رفتی منو با این مینون گذاشتی دقیقن عین میون درختی ها از کمد آویزون بود میخواستم حرف بزنم دستش لیز خورد سری خودم رسوندم بهش...
حمایت کنید لایکا بالای ۱۵ بود میزارم بعدی رو بای تا پارت بعدی ...
شروع کرد به حرف زدن گفت : بیا بریم هم شرط ببندیم اگه باختی هزار اسلحه بهم بدی اگه منم باختم بهت یک هزار اسلحه میدم کمی فکر کردم من که میتونم ببرم پس خوبه
گفتم : باشه قبول دستش دراز کردم دستش گرفتم یه لبخند شیطانی زدم هه تو خاب ببینی * زير لب .....
ذهنش خوندم فقط اعضا میدونن من خوناشامم و خود اعضا هم هستن البته من از نوع سلطنتیشم آخه تو مردک پیر میخوای منو شکست بدی شروع کردیم بلخره بعد
پنج دقیقه بردم بله خودم بردم بازم اون مجبور شد یک هزار اسلحه رو برام بفرسته رسیدم عمارت وای کلن از یادم رفت بود یه انسان آوردم اصن برای چی ...
راوی 》 لی مین دختر کنجکاوی و همین طور پر حرفی بود اون کمد های سیاه ذهنشون کنجکاو ش کرده بود ( شخصیت خودم ) در کمد باز کردم هینی کشید یهو صدایی میو میو ایی شنید ...
تعجب کرد در حین حال خوشحال
لی مین ویو 》 صدای گربه رو شنیدم وای صدا از بالای کمد میومد پس به سمت ...
بالا رفتم ازش آویزون شدم گربه خیلی سفید کیوت بود
شوگا ویو 》 رفتم به اتاق دختره در اتاق رو باز کردم از کمد آویزون شده بود هدفش نشانه گرفتم بله گربه خواهرم بود آه لینا رفتی منو با این مینون گذاشتی دقیقن عین میون درختی ها از کمد آویزون بود میخواستم حرف بزنم دستش لیز خورد سری خودم رسوندم بهش...
حمایت کنید لایکا بالای ۱۵ بود میزارم بعدی رو بای تا پارت بعدی ...
۲۶.۲k
۳۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.