بالاخره رسیدم منزل پدر
بالاخره رسیدم منزل پدر
فعلا اوضاع آرومه چون هنوز صحبتی نکردیم و پدرم فکر میکنه یهو هوایی شدم اومدم سر بزنم ...
اولین باره تنها اومدم و متعجبه...
حال یارمو میپرسه و من میگم که خوبه... پرسید زنگش زدی ؟ ندیدم زنگت بزنه ببینه رسیدی یا نه ...
گفتم بله پیام دادم ،سرکاره
و منی که حتی نمیدونم همسرم خبردار شده رفتم یا نه 🙄
فعلا اوضاع آرومه چون هنوز صحبتی نکردیم و پدرم فکر میکنه یهو هوایی شدم اومدم سر بزنم ...
اولین باره تنها اومدم و متعجبه...
حال یارمو میپرسه و من میگم که خوبه... پرسید زنگش زدی ؟ ندیدم زنگت بزنه ببینه رسیدی یا نه ...
گفتم بله پیام دادم ،سرکاره
و منی که حتی نمیدونم همسرم خبردار شده رفتم یا نه 🙄
۴.۰k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.