★سناریو استری کیدز★
★سناریو استری کیدز★
"وقتی به عنوان خواهرشـ★... "
"وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون میری بار و ساعت ۳ شب برمیگردی بعد لباست هم خیلی بازهـ★"
مـکـنـه لاینـ★
#هان: یهو وارده خونه شدی داشت فیلم ترسناک میدید با دیدنت سکته کرد بچه
_جیغ
×جیغ
_جیغ
×جیغ
و... 🗿💔
#فلیکس: وارده خونه شدی... با دیدن فلیکس و اولیا و ریچل بدبخت شدمی زیر لب گفتی
×لبخنده ضایع"بچهااا سلام
ریچل: اگه نمیخوای مامان و بابا بفهمن ...
×برین بردارین... فقط از لوازم ارایش هام مثل ادم استفاده کنین
_خب... آبجی کوچیکه... میدونی که وقته چیه؟
"من که نمیدونم شما میدونین؟ 💔😔"
#سونگمین: شب وقتی برگشتی خونه کلی التماسش کردی که به پدر و مادرتون نگه اما راضی نشد
×داداشی خوشگلم... نگو باشه؟
_نه میگم... میدونی هرچی بیشتر ادامه بدی من پیاز داغشو زیاد میکنم
×سگگگ حداقل اون عکسارو پاک کن
_اون عکسا مدرکن
😑×
جونگین: "این بچه دیگه عادت کرده برا همین ری اکشنی به اومدنت نشون نمیده "
×آه جونگینا
_ها
×نمیتونم راه برم منو ببر تو اتاقم
_وای خدااا خو انقد نخورررررر به خدا پیرم کردی
"وقتی به عنوان خواهرشـ★... "
"وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون میری بار و ساعت ۳ شب برمیگردی بعد لباست هم خیلی بازهـ★"
مـکـنـه لاینـ★
#هان: یهو وارده خونه شدی داشت فیلم ترسناک میدید با دیدنت سکته کرد بچه
_جیغ
×جیغ
_جیغ
×جیغ
و... 🗿💔
#فلیکس: وارده خونه شدی... با دیدن فلیکس و اولیا و ریچل بدبخت شدمی زیر لب گفتی
×لبخنده ضایع"بچهااا سلام
ریچل: اگه نمیخوای مامان و بابا بفهمن ...
×برین بردارین... فقط از لوازم ارایش هام مثل ادم استفاده کنین
_خب... آبجی کوچیکه... میدونی که وقته چیه؟
"من که نمیدونم شما میدونین؟ 💔😔"
#سونگمین: شب وقتی برگشتی خونه کلی التماسش کردی که به پدر و مادرتون نگه اما راضی نشد
×داداشی خوشگلم... نگو باشه؟
_نه میگم... میدونی هرچی بیشتر ادامه بدی من پیاز داغشو زیاد میکنم
×سگگگ حداقل اون عکسارو پاک کن
_اون عکسا مدرکن
😑×
جونگین: "این بچه دیگه عادت کرده برا همین ری اکشنی به اومدنت نشون نمیده "
×آه جونگینا
_ها
×نمیتونم راه برم منو ببر تو اتاقم
_وای خدااا خو انقد نخورررررر به خدا پیرم کردی
۵.۰k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.