سناریو سایه شب پارت ۷ The shadow of night
سیییلاام 🫂🎀💫
بازم من با مسخره ترین سناریو دنیا اونم ساعت یک و نیم 😂🗿
خیله خب بریم بشروعیم=>
🔫________________________________________________🔫
ا/ت انگشت اشاره شو گرفت سمت مایکی و گفت : سانووو مانجییرو ... تو هنوز بهم یه یونیفورم بدهکاری 😁
بعدشم کیفشو برداشت و رفت*
مایکی که نمی تونست فکشو جمع کنه ، زنگ زد به دراکن که بیاد حداقل تاکه رو جمع کنه*
دراکن اومد و با اوضاعی که دید کاملا جا خورد *
دراکن : آم ... مایکی ؟! چت شده تا حالا ندیدم عصبی بشی تاکه میچی رو جر بدی چیشد دختره چیزی گفت؟⊙.⊙
یه صندلی میکشه و میشینه *
مایکی در حالی که دستشو گذاشته رو سرش و هنوز تو شکه : داش ... من تاکه میچیو دوست دارم این یک ... دو نخیر فقط چیزیو دیدم که نباید میدم*-*
دراکن : ... عااااا ... دخترههههه غلطی کرررد؟🤯 (اینجا شاهد یک عدد دراکن انحراف پذیر هستید)
مایکی : غلطه رو که کرد ... پشمان من بدجور ریخت ...
دراکن : داش ... تروخودا نکن دیگه منحرفمون نکن ⊙-⊙(لونا : دراکن جان سناریوهای تو مغزتو نگه دار بده من ببرم باهاش فیک بنویسم🗿)
مایکی : منحرف چیه بابا اون زد تاکه میچیو کرد تو کمپوت 😐
دراکن : عام ...
میزنه رو میز و عین اسب میخنده *
دراکن : عالی بود داش ✋🏻 من این تاکه رو جمع کنم
مایکی : 😐
دراکن : ... چی ؟... ج_جدی بودی ؟...
مایکی : 😐
دراکن : چ_چیشد دقیقا ؟
مایکی : یهو زدم رک پوست کنده رید _ ینی همه چیو بش گفتم 😩
دراکن : حیف اون جلسه حل اختلافی که برات گذاشتیم😑
مایکی : 😔
دراکن : وایسا ... ینی میگی دختره زد تاکه میچیو فرو کرد تو عالم ۱۰/۱۲ بعدی؟😨
مایکی : به نظرت دو ساعته دارم چی میگم؟😐
دراکن : ...........
مایکی : ینی با این وضع گودرت باز بیارمش تو گنگ ؟
دراکن : خب ... ببین این تصمیم بزرگیه .... شاید بتونه بدرد بخور باشه ولی ... چی بگم ... زیاد مطمئن نیستم...
مایکی آهی میکشه و سرشو میزاره رو میز *
مایکی : داش ... من ... دختره رو دوس دارم !~_~
دراکن : چیییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟!
مایکی :~_~
دراکن : الان بیشتر نمیدونم چی بگم ....
دراکن : عا... ببین بیا این تاکه میچیو جمش کنیم بریم بهش زنگ بزن و سریع درخواستشو قبول کن! ازت عصبانی نیس که؟
مایکی : نه بابا در اون مورد خیلی سریشه~_~
دراکن : خب عالیه ببین اگه به نظرت میتونی اگه درخواستشو قبول نکنی بهش اعتراف کنی؟
مایکی : معلومه که نه😐
دراکن : دقیقا ! پس تو حتما بیارش تو گنگ! اینجوری هم رابطه تون صمیمی تر میشه و هم کلی وقت برا اعتراف داری و هم گنگ هم یه سودی میبره !
مایکی : ناز مغزت دادا😁همینکار رو میکنم 😈
تاکه رو بالاخره جم میکنن و پا میشن برن *
🔫_______________________________________________🔫
حیح ببخشید🥲
ممنونم که خوندین/>
بازم من با مسخره ترین سناریو دنیا اونم ساعت یک و نیم 😂🗿
خیله خب بریم بشروعیم=>
🔫________________________________________________🔫
ا/ت انگشت اشاره شو گرفت سمت مایکی و گفت : سانووو مانجییرو ... تو هنوز بهم یه یونیفورم بدهکاری 😁
بعدشم کیفشو برداشت و رفت*
مایکی که نمی تونست فکشو جمع کنه ، زنگ زد به دراکن که بیاد حداقل تاکه رو جمع کنه*
دراکن اومد و با اوضاعی که دید کاملا جا خورد *
دراکن : آم ... مایکی ؟! چت شده تا حالا ندیدم عصبی بشی تاکه میچی رو جر بدی چیشد دختره چیزی گفت؟⊙.⊙
یه صندلی میکشه و میشینه *
مایکی در حالی که دستشو گذاشته رو سرش و هنوز تو شکه : داش ... من تاکه میچیو دوست دارم این یک ... دو نخیر فقط چیزیو دیدم که نباید میدم*-*
دراکن : ... عااااا ... دخترههههه غلطی کرررد؟🤯 (اینجا شاهد یک عدد دراکن انحراف پذیر هستید)
مایکی : غلطه رو که کرد ... پشمان من بدجور ریخت ...
دراکن : داش ... تروخودا نکن دیگه منحرفمون نکن ⊙-⊙(لونا : دراکن جان سناریوهای تو مغزتو نگه دار بده من ببرم باهاش فیک بنویسم🗿)
مایکی : منحرف چیه بابا اون زد تاکه میچیو کرد تو کمپوت 😐
دراکن : عام ...
میزنه رو میز و عین اسب میخنده *
دراکن : عالی بود داش ✋🏻 من این تاکه رو جمع کنم
مایکی : 😐
دراکن : ... چی ؟... ج_جدی بودی ؟...
مایکی : 😐
دراکن : چ_چیشد دقیقا ؟
مایکی : یهو زدم رک پوست کنده رید _ ینی همه چیو بش گفتم 😩
دراکن : حیف اون جلسه حل اختلافی که برات گذاشتیم😑
مایکی : 😔
دراکن : وایسا ... ینی میگی دختره زد تاکه میچیو فرو کرد تو عالم ۱۰/۱۲ بعدی؟😨
مایکی : به نظرت دو ساعته دارم چی میگم؟😐
دراکن : ...........
مایکی : ینی با این وضع گودرت باز بیارمش تو گنگ ؟
دراکن : خب ... ببین این تصمیم بزرگیه .... شاید بتونه بدرد بخور باشه ولی ... چی بگم ... زیاد مطمئن نیستم...
مایکی آهی میکشه و سرشو میزاره رو میز *
مایکی : داش ... من ... دختره رو دوس دارم !~_~
دراکن : چیییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟!
مایکی :~_~
دراکن : الان بیشتر نمیدونم چی بگم ....
دراکن : عا... ببین بیا این تاکه میچیو جمش کنیم بریم بهش زنگ بزن و سریع درخواستشو قبول کن! ازت عصبانی نیس که؟
مایکی : نه بابا در اون مورد خیلی سریشه~_~
دراکن : خب عالیه ببین اگه به نظرت میتونی اگه درخواستشو قبول نکنی بهش اعتراف کنی؟
مایکی : معلومه که نه😐
دراکن : دقیقا ! پس تو حتما بیارش تو گنگ! اینجوری هم رابطه تون صمیمی تر میشه و هم کلی وقت برا اعتراف داری و هم گنگ هم یه سودی میبره !
مایکی : ناز مغزت دادا😁همینکار رو میکنم 😈
تاکه رو بالاخره جم میکنن و پا میشن برن *
🔫_______________________________________________🔫
حیح ببخشید🥲
ممنونم که خوندین/>
۳.۱k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.