تک پارتی غمگین کوک عاشقان ماه:)

ات الان ۱ سال عه سرطان داره و ۱ماه پیش دکتر گفت ۱ ماه بیشتر زنده نیست و الان آخرین لحظات زندگی و داره میگذرونه...>>>
روی تخت بغل کوک
_جونگ کوک(بغض)
+هوم(بغض)
_میگم اگه امشب آخری...(بغض)
+هیسسس نه امشب آخرین شب نیست حتما دکتر اشتباه کرده(بغض)
_اما جونگ کوک من دلم برات تنگ میشه(گریه)
+هیسسسس چیزی نیست تو زنده میمونی(بغض)
_جونگ کوکا(بغض)
+هوم(بغض)
_خوابم میاد
+چی...؟
......_
+ات.....اتتتتتتتت نه منو ترک نکن
جونگ کوک ات و برآید استایل بغلش کرد و با سرعت به سمت بیمارستان میدوید
بغضی گه داشت نمیذاشت جلوش و ببینه
صدای بوق کامیون...
جسم بی جون ات و جونگ کوک وسط خیابون پرت شد و از سرشون خون میومد
و الان هر دو عاشق دست در دست هم در اون دنیا به سر میبرن از کجا معلوم که ی بار دیگه متولد بشن و دوباره عاشقان داستان ما به هم برسن

دو روز بعد

ستارشناسان از اخبار:
دو روز پیش دو ستاره کنار هم متولد شدند اسم آن دو ستاره عاشقان ماه است زیرا شبی که این دو ستاره در آسمان متولد شدند تو عاشق هم در زیر نور ماه جانشان را از دست دادند






فوش آزاد::))
خودمم گریم گرفت💔