786
786
سیلابی از اندوه ها سویم سرازیر است
مثل کسی که با نگاهی سرد درگیر است
یا عابری که می گریزند از سر راهش
چون حامل یک درد مسری و فراگیر است
ساییده قلبم را و صیقل داده اجباری ...
سوهان بی رحمی که در دستان تقدیر است
هم پای هر سلول من در من هزاران رنج
می روید و می بالد و در حال تکثیر است
گفتند : باید زندگی را جور دیگر دید ...
من در کمال نا امیدی گفته ام : دیر است
#س_ر_هاشمی
سیلابی از اندوه ها سویم سرازیر است
مثل کسی که با نگاهی سرد درگیر است
یا عابری که می گریزند از سر راهش
چون حامل یک درد مسری و فراگیر است
ساییده قلبم را و صیقل داده اجباری ...
سوهان بی رحمی که در دستان تقدیر است
هم پای هر سلول من در من هزاران رنج
می روید و می بالد و در حال تکثیر است
گفتند : باید زندگی را جور دیگر دید ...
من در کمال نا امیدی گفته ام : دیر است
#س_ر_هاشمی
۶۴۲
۲۶ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.