وقتی باهاش قهر میکنی و .. پارت ۴
*صب "10:37 pm"
+از خواب پاشدم .. دیدم تو بغل کوکم و اون کمرمو گرفته و سرش تو گردنمه .. حیح .. عادت همیشگیش ..
یهو دیدم در اتاقم ب صدا در اومد ..
(مامان ا.ت : ^ بابای ا.ت :<)
^دخترمم .. ا.ت .. درو باز کن . بیداری ؟ .
وای خاک تو سرمممم .. الن بابام مارو تو این وضع ببینه قطعا پای کوک و میشکونه ..
+کوک .. کوک .. پاشو تروخدا مامانم اینا اومدن .. نباید ببیننت کوکک *اروم
-هومم .. ا.ت .. چیشده سر صبی *خابالود
+پاشو مامانم لینا اومدن باید قایم شی ..
کوک رو تخت نشست و موهاشو داد بالا و با حالت حرصی پاشد و لباساشو برداشت و رفت تو کمد .. پاشدم تا خواستم درو باز کنم یاد مارکای رو گردنم افتادم .. اینارو چیکار کنممم
.. موهامو انداختم دور گردنم و بعد اینکه مطمئن شدم دیده نمیشن درو برای مامانم اینا باز کردم و اومدن داخل ..
<دخترم .. کجایی اخه .. س ساعته پشت دریم .
+ عاح .. ببخشید خواب بودم
^دخترم ما داریم برای ی ماه میریم نیویورک برای اینکه مامان بزرگت حالش خوب نیست و بابات هم برای کارای شرکت
مواظب خودت باش باشه ؟
+اوکی اوکی نگران من نباشین برین به کاراتون برسید
<راسی دخترم
+بله بابا
<با اون الدنگ نمیخایی اشتی کنی ؟
کوک ویو . ت کمد
-هااا .. الدنگ ؟ خدایااا .. مردم پدرزن دارن منم پدرزن دارم ..
ویو ا.ت
+ عاممم نمیدونم .. شاید
<باش ..
^خدافز . مراقب خودت باش
<خدافز
+خدافز ..
+از خواب پاشدم .. دیدم تو بغل کوکم و اون کمرمو گرفته و سرش تو گردنمه .. حیح .. عادت همیشگیش ..
یهو دیدم در اتاقم ب صدا در اومد ..
(مامان ا.ت : ^ بابای ا.ت :<)
^دخترمم .. ا.ت .. درو باز کن . بیداری ؟ .
وای خاک تو سرمممم .. الن بابام مارو تو این وضع ببینه قطعا پای کوک و میشکونه ..
+کوک .. کوک .. پاشو تروخدا مامانم اینا اومدن .. نباید ببیننت کوکک *اروم
-هومم .. ا.ت .. چیشده سر صبی *خابالود
+پاشو مامانم لینا اومدن باید قایم شی ..
کوک رو تخت نشست و موهاشو داد بالا و با حالت حرصی پاشد و لباساشو برداشت و رفت تو کمد .. پاشدم تا خواستم درو باز کنم یاد مارکای رو گردنم افتادم .. اینارو چیکار کنممم
.. موهامو انداختم دور گردنم و بعد اینکه مطمئن شدم دیده نمیشن درو برای مامانم اینا باز کردم و اومدن داخل ..
<دخترم .. کجایی اخه .. س ساعته پشت دریم .
+ عاح .. ببخشید خواب بودم
^دخترم ما داریم برای ی ماه میریم نیویورک برای اینکه مامان بزرگت حالش خوب نیست و بابات هم برای کارای شرکت
مواظب خودت باش باشه ؟
+اوکی اوکی نگران من نباشین برین به کاراتون برسید
<راسی دخترم
+بله بابا
<با اون الدنگ نمیخایی اشتی کنی ؟
کوک ویو . ت کمد
-هااا .. الدنگ ؟ خدایااا .. مردم پدرزن دارن منم پدرزن دارم ..
ویو ا.ت
+ عاممم نمیدونم .. شاید
<باش ..
^خدافز . مراقب خودت باش
<خدافز
+خدافز ..
۹.۵k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.