ترسناک ترین مافیا PART 7
که دید یه گوشواره کنار تخته که روش خون و موی بلند قهوی یه دختر بهش چسبیده در جا خشکش زد اونجا بالاخره متوجه شد
که ج/ک حتی از تصوراتشم خطرناک تره
ا/ت
باید از این به بعد حواسم بیشر به رفتارم باشه و زیادی خودم و ضعیف نشون ندم هرچند که بازم زورم بهش نمیرسه ولی خوب
ا/ت
لباس مشکی که روی تخت بود و پوشید و موهاشو درست کرد
و یکمم ارایش کرد بعد حدود 1 ساعت حاضر شد
ازپله ها اومد پایین
ج/ک پایین منتظر بود
ج/ک
تو حال خودم بودم که دیدیم ا/ت اومد پایین لعنتیی خیلی قشنگ شده بود ولی من اصلابروم نیاوردم
چه عجب بالاخره اومدی پایین
(بالحن سردوخشن )
ا/ت هیچی نکفت وبا ج/ک سوار ماشین شد
اونا بعد چند ساعت به جای دیگه رسیدن اونجا هم مثل قلعه ج/ک میمون تقریبا ولی قلعه ج/ک خیلی قشنگ تر و دارک تر بود
به هر حال اونجا پر بادیگارد بود و ادم های که مثل ج/ک لباس پوشیده بودن
همه مشکی
ا/ت از ج/ک
پرسید اینا کین
ج/ک اینا همه مافیا هستن حالا خفه شو و دنبالم بیا با ج/ک رفتیم سر یک میز بزرگ نشستیم چند تا مرد دیگه ام مثل ج/ک اومدن ج/ک شروع به صحبت
باهون کرد من همین جوری نشته بودم ج/ک حواسش پرت بود که یه مردی نزدیکم شد
گفت چه خانوم زیبا رویی شما کی هستی گفتم
ممنونم من ا/ ت هستم شما کی هستید
خواست جواب بده که ج/ک فهمید ما داریم حرف میزنیم پس یه دفعه پرید وسط حرفش و گفت
با عصبانیت
ماریو از اینجا گورتو گم کن تا خودم تیکت نکردم
ج/ک خواستم بزنم لهش کنم ولی دیدم لعنتی اینجا نمیشه چون پر ا ز مافیا هایبزرگی که می خواستم باهاشون معامله کنم پس دیگه هیچ چی نگفتم
فلش بک
ج/ک و ماریو از دوتا خانواده رغیب هم هستن و این دوتا بشدت از هم بدشون میاد و باهم دشمننن
درظمن دوستان ماریو از اون شخصیت هایی داره که با ارامششون حرصتو در میارن ولی خفن و جدابن
ماریو
هوففففف حالا انقدر جوش نزن برا بچت بده
....ج/ک دلم میخواست بزنم دهنشو
که یه دفعه شوگا زد به شونم و گفت ولش کن واکنش نده تا بیشتر از این خوشحال نشه
شوگا یکی از بهترین دوستای ج/ک
ج/ک باش
ا/ت
لعنتی دلم درد می کرد نمیدون متو این نوشیدنی کوفتی چی ریخته بود ایششش
باید می رفتم دستشویی
ا/ت به ج/ک
ج/ک میشه برم دستشویی خیلی دبچلم درد میکنه ج/ک باشه برو (با لحن سرد )
رفتم دستشویی و لی وقتی برگشتم دیدم که ماریو جلوم وایستاده (اخه مرد حسابی جلو دستشویی زنونه چه ... میخوای تو )
توراه رو کسی نبود که ماریو به ا/ت نزدیک شد ودستاشو گرفت شروع کرد به بوسیدنش ا/ت اولش میخواست اونو از خودش جدا کنه
ولی از این کار خوشش اومدو یکم همراهیش کرد که یک نفر با صدای بلند داد زد
دارین چه غلطی میکنین
ا/ت
...از ترس سر جاش خشکش زد که ج/ک نزدیک شد و
این دفعه چون که تو پارت قبل گفته بودم پارت 7 اسمات داره ولی چون متن زیاد می شد نتونستم این جا بزارم برای همین
پارت 8 هم گداشتم الان میتونید بخونید
شرطا پارت بعد هستش
که ج/ک حتی از تصوراتشم خطرناک تره
ا/ت
باید از این به بعد حواسم بیشر به رفتارم باشه و زیادی خودم و ضعیف نشون ندم هرچند که بازم زورم بهش نمیرسه ولی خوب
ا/ت
لباس مشکی که روی تخت بود و پوشید و موهاشو درست کرد
و یکمم ارایش کرد بعد حدود 1 ساعت حاضر شد
ازپله ها اومد پایین
ج/ک پایین منتظر بود
ج/ک
تو حال خودم بودم که دیدیم ا/ت اومد پایین لعنتیی خیلی قشنگ شده بود ولی من اصلابروم نیاوردم
چه عجب بالاخره اومدی پایین
(بالحن سردوخشن )
ا/ت هیچی نکفت وبا ج/ک سوار ماشین شد
اونا بعد چند ساعت به جای دیگه رسیدن اونجا هم مثل قلعه ج/ک میمون تقریبا ولی قلعه ج/ک خیلی قشنگ تر و دارک تر بود
به هر حال اونجا پر بادیگارد بود و ادم های که مثل ج/ک لباس پوشیده بودن
همه مشکی
ا/ت از ج/ک
پرسید اینا کین
ج/ک اینا همه مافیا هستن حالا خفه شو و دنبالم بیا با ج/ک رفتیم سر یک میز بزرگ نشستیم چند تا مرد دیگه ام مثل ج/ک اومدن ج/ک شروع به صحبت
باهون کرد من همین جوری نشته بودم ج/ک حواسش پرت بود که یه مردی نزدیکم شد
گفت چه خانوم زیبا رویی شما کی هستی گفتم
ممنونم من ا/ ت هستم شما کی هستید
خواست جواب بده که ج/ک فهمید ما داریم حرف میزنیم پس یه دفعه پرید وسط حرفش و گفت
با عصبانیت
ماریو از اینجا گورتو گم کن تا خودم تیکت نکردم
ج/ک خواستم بزنم لهش کنم ولی دیدم لعنتی اینجا نمیشه چون پر ا ز مافیا هایبزرگی که می خواستم باهاشون معامله کنم پس دیگه هیچ چی نگفتم
فلش بک
ج/ک و ماریو از دوتا خانواده رغیب هم هستن و این دوتا بشدت از هم بدشون میاد و باهم دشمننن
درظمن دوستان ماریو از اون شخصیت هایی داره که با ارامششون حرصتو در میارن ولی خفن و جدابن
ماریو
هوففففف حالا انقدر جوش نزن برا بچت بده
....ج/ک دلم میخواست بزنم دهنشو
که یه دفعه شوگا زد به شونم و گفت ولش کن واکنش نده تا بیشتر از این خوشحال نشه
شوگا یکی از بهترین دوستای ج/ک
ج/ک باش
ا/ت
لعنتی دلم درد می کرد نمیدون متو این نوشیدنی کوفتی چی ریخته بود ایششش
باید می رفتم دستشویی
ا/ت به ج/ک
ج/ک میشه برم دستشویی خیلی دبچلم درد میکنه ج/ک باشه برو (با لحن سرد )
رفتم دستشویی و لی وقتی برگشتم دیدم که ماریو جلوم وایستاده (اخه مرد حسابی جلو دستشویی زنونه چه ... میخوای تو )
توراه رو کسی نبود که ماریو به ا/ت نزدیک شد ودستاشو گرفت شروع کرد به بوسیدنش ا/ت اولش میخواست اونو از خودش جدا کنه
ولی از این کار خوشش اومدو یکم همراهیش کرد که یک نفر با صدای بلند داد زد
دارین چه غلطی میکنین
ا/ت
...از ترس سر جاش خشکش زد که ج/ک نزدیک شد و
این دفعه چون که تو پارت قبل گفته بودم پارت 7 اسمات داره ولی چون متن زیاد می شد نتونستم این جا بزارم برای همین
پارت 8 هم گداشتم الان میتونید بخونید
شرطا پارت بعد هستش
۱۲.۸k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.