فیک عشق جذاب من پارت 1
من ا/ت هستم ۲۵ سالمه از بچگی دوست جونگ کوک بودم چون خانواده هامون باهم رفت و آمد داشتن خیلی همدیگه رو می شناختیم
خانواده من و جونگ کوک هردو پولدار هستن و شرکت دارند
من از بچگی به جونگ کوک علاقه داشتم اما نمیدونستم که چطور بهش حسم رو بگم
( فلش بک به ۸ سال قبل)
یک روزی بچه های اکیپ قرار گذاشتن بریم بیرون
من و جونگ کوک و آنا و یونا و تهیونگ و ریوجین و جه هیوک و ته کانگ همه قرار بود بریم رستوران توی سئول
همه نشستیم و غذاهامون سفارش دادیم
روبه بچه ها گفتم:
ا/ت: بچه ها نظرتون چیه ویسکی بنوشیم؟
ریوجین: نه نه توروخدا یاد اونروزی می افتم که تو مست بودی و به مرده گفتی قیافت عین عنه
ا/ت: اه ساکت شو که حالم به هم میزنی ، فقط این بار توروخدااااااااا
ریوجین: باش باش بس کن دیگ
خب حالا برامون ویسکی اوردن با یکم اجرا کردن نمایش بعد خوردیم
منم که تا تونستم خوردم
نزدیک بود روی ته کانگ بالا بیارم که ریوجین جلوی دهنم گرفت و گفت
ریوجین: خاک تو سرت ابرومون بردی جلوی مردم
ا/ت: باشه باشه من رفتم سرویس بهداشتی اینقدر حرس نخور پوستت چروک میشه بعد پول بوتاکس نداریم( خنده با صدای خیلی بلند )
به هرحال با هر قدرتی که داشتم پاشدم و رفتم سرویس بهداشتی دست و صورتم و شستم می خواستم برگردم که به جونگ کوک برخورد کردم فاصلمون فقط چند میلی متر بود همینطوری تو چشاش زل زده بودم که بعد از چند ثانیه دهن باز کردم و گفتم
ا/ت: تا ۳ میشمارم برو کنار ۱،۲،۳
از اون جایی که مست بودم و از حال خودم خبر نداشتم که یهو...
خانواده من و جونگ کوک هردو پولدار هستن و شرکت دارند
من از بچگی به جونگ کوک علاقه داشتم اما نمیدونستم که چطور بهش حسم رو بگم
( فلش بک به ۸ سال قبل)
یک روزی بچه های اکیپ قرار گذاشتن بریم بیرون
من و جونگ کوک و آنا و یونا و تهیونگ و ریوجین و جه هیوک و ته کانگ همه قرار بود بریم رستوران توی سئول
همه نشستیم و غذاهامون سفارش دادیم
روبه بچه ها گفتم:
ا/ت: بچه ها نظرتون چیه ویسکی بنوشیم؟
ریوجین: نه نه توروخدا یاد اونروزی می افتم که تو مست بودی و به مرده گفتی قیافت عین عنه
ا/ت: اه ساکت شو که حالم به هم میزنی ، فقط این بار توروخدااااااااا
ریوجین: باش باش بس کن دیگ
خب حالا برامون ویسکی اوردن با یکم اجرا کردن نمایش بعد خوردیم
منم که تا تونستم خوردم
نزدیک بود روی ته کانگ بالا بیارم که ریوجین جلوی دهنم گرفت و گفت
ریوجین: خاک تو سرت ابرومون بردی جلوی مردم
ا/ت: باشه باشه من رفتم سرویس بهداشتی اینقدر حرس نخور پوستت چروک میشه بعد پول بوتاکس نداریم( خنده با صدای خیلی بلند )
به هرحال با هر قدرتی که داشتم پاشدم و رفتم سرویس بهداشتی دست و صورتم و شستم می خواستم برگردم که به جونگ کوک برخورد کردم فاصلمون فقط چند میلی متر بود همینطوری تو چشاش زل زده بودم که بعد از چند ثانیه دهن باز کردم و گفتم
ا/ت: تا ۳ میشمارم برو کنار ۱،۲،۳
از اون جایی که مست بودم و از حال خودم خبر نداشتم که یهو...
۱.۸k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.