سناریو
وقتیازشونمیپرسی«رمزگوشیتچیه؟»
متیو:چیکار داری؟
ا/ت:میخوام بدونم اصلا
متیو:اسمم با اسمت(گلبم اکلیلی شد)
تئودور:واسه چی؟
ا/ت:همینجوری
تئودور:تاریخ اشناییمون
دراکو:معلومه اسمم با تاریخ تولدم(هعی روزگار وحشییی)
لورنزو:خب معلومه
ا/ت:اگه معلوم بود نمیپرسیدم
لورنزو:تاریخ تولدت
ریگولوس:ببین عیژم،اسمت و گذاشتم بعدشم نوشتم مای لاو
تام:اسمت بعدشم تاریخ تولدت،درضمن چهره ات هم گذاشتم واسه شناسایی با چهره(آخ قلبم🥹)
متیو:چیکار داری؟
ا/ت:میخوام بدونم اصلا
متیو:اسمم با اسمت(گلبم اکلیلی شد)
تئودور:واسه چی؟
ا/ت:همینجوری
تئودور:تاریخ اشناییمون
دراکو:معلومه اسمم با تاریخ تولدم(هعی روزگار وحشییی)
لورنزو:خب معلومه
ا/ت:اگه معلوم بود نمیپرسیدم
لورنزو:تاریخ تولدت
ریگولوس:ببین عیژم،اسمت و گذاشتم بعدشم نوشتم مای لاو
تام:اسمت بعدشم تاریخ تولدت،درضمن چهره ات هم گذاشتم واسه شناسایی با چهره(آخ قلبم🥹)
۲.۵k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.