𝗣𝗮𝗿𝘁⁶¹
𝗣𝗮𝗿𝘁⁶¹
𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀
𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿
به سرعت سرم رو تکون دادم.
اون کس دیگه ای رو دوست داره و اگه بین منو اون ازدواجی صورت بگیره، این عقد یه عقد موقته!
ا/ت: سعی میکنم بخاطر دانشگام زود برگردم...نهایت چهار روز دیگه.
شوگا: پس وقتی برگشتی جواب تو بهم میگی؟
ا/ت: بله.
شوگا: از تهیونگ دیگه خبری نشد؟
ا/ت: نه...
شوگا: خیلی خب، به کارات برس قبل رفتن بهم خبر بده.
چیزی نگفتم و اون گوشی رو قطع کرد و به تماس پایان داد.
گوشی رو از کنار گوشم پایین آوردم و به اسمش روی گوشیم خیره شدم...
هر آدمی توی زندگیمون یه رد و نشونه ست که قراره یه روزی ما رو به جایی یا چیزی برسونه که هیچ وقت فکرش رو نمیکردیم.
چیشد که الان توی این دوراهی گیر افتادم و مجبورم بخاطرش این راه سخت رو در پیش بگیرم....؟
☆☆☆
همونی به جونگ کوک زنگ زد تا منو برسونه به فرودگاه.
گفته بود به جونگ کوک سپردم تا کارهای رفتنت رو انجام بده و در کمالِ شگفتی، اون برام بلیط هواپیما گرفته بود و قرار بود سفرم رو این بار با هواپیما طی کنم....
•پارت شصت و یکم•
•یاس•
شرایط:۳۵لایک
فالو کردن نویسنده:)
𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀
𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿
به سرعت سرم رو تکون دادم.
اون کس دیگه ای رو دوست داره و اگه بین منو اون ازدواجی صورت بگیره، این عقد یه عقد موقته!
ا/ت: سعی میکنم بخاطر دانشگام زود برگردم...نهایت چهار روز دیگه.
شوگا: پس وقتی برگشتی جواب تو بهم میگی؟
ا/ت: بله.
شوگا: از تهیونگ دیگه خبری نشد؟
ا/ت: نه...
شوگا: خیلی خب، به کارات برس قبل رفتن بهم خبر بده.
چیزی نگفتم و اون گوشی رو قطع کرد و به تماس پایان داد.
گوشی رو از کنار گوشم پایین آوردم و به اسمش روی گوشیم خیره شدم...
هر آدمی توی زندگیمون یه رد و نشونه ست که قراره یه روزی ما رو به جایی یا چیزی برسونه که هیچ وقت فکرش رو نمیکردیم.
چیشد که الان توی این دوراهی گیر افتادم و مجبورم بخاطرش این راه سخت رو در پیش بگیرم....؟
☆☆☆
همونی به جونگ کوک زنگ زد تا منو برسونه به فرودگاه.
گفته بود به جونگ کوک سپردم تا کارهای رفتنت رو انجام بده و در کمالِ شگفتی، اون برام بلیط هواپیما گرفته بود و قرار بود سفرم رو این بار با هواپیما طی کنم....
•پارت شصت و یکم•
•یاس•
شرایط:۳۵لایک
فالو کردن نویسنده:)
۸.۰k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.