پارت ۱۸بردگی سر قمارر
تاريخ: ۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۲
موضوع: پارت ۱۸بردگی سر قمار
که به دفع یادم اومد دکتره مرده نه زن اهههههههههههههه زنگ زدم به دکتر فقط سوال پرسیدم
تهیونگ=الو دکتر
دکتر=بله ارباب کیم
تهیونگ=من امشب با یه دختر رابطه دشتم ۴راند بعد دختره بیهوش شده چیکار باید بکنم؟
دکتر=جناب کیم ببریدش حموم اب گرم بعد بهوشش بیارین یه جوری بعد ببرینش دکتر زنان
تهیونگ=نه بابا چه جالب خودم نمیدونستم خو مرتیکه عوضییییی من میگم همه جا باخون یکیه این بیهوشه هرکارمیکنم بهوش نمیاد بعد زر میزنی که بهوشش بیارممممممم گمشو دیگه نمیخاد دکتر باشی
تادکتراومد حرف بزنه گوشی قطع کردم
سریع به نامجون زنگ زدم
تهیونگ=نامجون دکتر جدیده بکش
نامجون=چشم ارباب
گوشیوقطع کردم من موندم ا.ت بیهوش حالا چیکارررر کنممممممم رفتم وان رو پر اب ولرم کردم
برگشتم پیش ا.ت
باز لباسام لباساش دراوردم ملافه سفیدوانداختم تو رخت چرکا
ا.ت بغل کردم به حموم بردم تو وان نشوندمش (تف حسودی نکنین عزیزان 😹)
خودمم پشت سرش نشستم هنؤز کام نکرده بودم حس بدی بود
کل وان با خون یکی شده بود
اب وان تخلیه کردم باز وانو پر کردم که دیدم ا.ت تکون خورد
اومد عقب تر سرشو گذاشت رو سینم عووووففففف فاککککک دقیق نشست رودیکم که چشماشو باز کرد خمار نگام میکرد تاقت نیاوردم باز لبشو حصار کردم(هاییی حاجیییی ۴راند رفةی بازم میخای خدا بیامرزه ا.ت رو . تهیونگ=تو زر نزن دلم میخاد. نویسنده=کاری نکن بزنم توحالتااا تهیونگ=جرعت دری بزن. نویسنده خودت خاصی بآکمال میل
تهیونگ=برو به کارم برسم نویسنده =بابای😈😈😈)
داشتم لبشو میبوسیدم حال میکردم اونم جون نداشت تکون بخوره همراهی میکرد
که. یه دفعه انقدر تکون خورد تا واردش شدم دیگه درد نداش انگار(خوبرادرمن خدازده جرررر ددی بعد توقو دردشم دری توادم نمیشی به کارت برس )
نزدیک کام کردنم بود گوشیم زنگ خورد اهمیت نددم تا اینکه باهم کام کردیم گوشیم رفته بود رو مخم
رفتم سمت گوشیم که ....
اینم از این پارتتتت بنظرتوننن کی انقدر به ته زنگ زدهه؟
لایک کامنت فراموش نشههه😹😹
---
از پارتای بعدی شرط میزارم 😹😛😛😛😛
موضوع: پارت ۱۸بردگی سر قمار
که به دفع یادم اومد دکتره مرده نه زن اهههههههههههههه زنگ زدم به دکتر فقط سوال پرسیدم
تهیونگ=الو دکتر
دکتر=بله ارباب کیم
تهیونگ=من امشب با یه دختر رابطه دشتم ۴راند بعد دختره بیهوش شده چیکار باید بکنم؟
دکتر=جناب کیم ببریدش حموم اب گرم بعد بهوشش بیارین یه جوری بعد ببرینش دکتر زنان
تهیونگ=نه بابا چه جالب خودم نمیدونستم خو مرتیکه عوضییییی من میگم همه جا باخون یکیه این بیهوشه هرکارمیکنم بهوش نمیاد بعد زر میزنی که بهوشش بیارممممممم گمشو دیگه نمیخاد دکتر باشی
تادکتراومد حرف بزنه گوشی قطع کردم
سریع به نامجون زنگ زدم
تهیونگ=نامجون دکتر جدیده بکش
نامجون=چشم ارباب
گوشیوقطع کردم من موندم ا.ت بیهوش حالا چیکارررر کنممممممم رفتم وان رو پر اب ولرم کردم
برگشتم پیش ا.ت
باز لباسام لباساش دراوردم ملافه سفیدوانداختم تو رخت چرکا
ا.ت بغل کردم به حموم بردم تو وان نشوندمش (تف حسودی نکنین عزیزان 😹)
خودمم پشت سرش نشستم هنؤز کام نکرده بودم حس بدی بود
کل وان با خون یکی شده بود
اب وان تخلیه کردم باز وانو پر کردم که دیدم ا.ت تکون خورد
اومد عقب تر سرشو گذاشت رو سینم عووووففففف فاککککک دقیق نشست رودیکم که چشماشو باز کرد خمار نگام میکرد تاقت نیاوردم باز لبشو حصار کردم(هاییی حاجیییی ۴راند رفةی بازم میخای خدا بیامرزه ا.ت رو . تهیونگ=تو زر نزن دلم میخاد. نویسنده=کاری نکن بزنم توحالتااا تهیونگ=جرعت دری بزن. نویسنده خودت خاصی بآکمال میل
تهیونگ=برو به کارم برسم نویسنده =بابای😈😈😈)
داشتم لبشو میبوسیدم حال میکردم اونم جون نداشت تکون بخوره همراهی میکرد
که. یه دفعه انقدر تکون خورد تا واردش شدم دیگه درد نداش انگار(خوبرادرمن خدازده جرررر ددی بعد توقو دردشم دری توادم نمیشی به کارت برس )
نزدیک کام کردنم بود گوشیم زنگ خورد اهمیت نددم تا اینکه باهم کام کردیم گوشیم رفته بود رو مخم
رفتم سمت گوشیم که ....
اینم از این پارتتتت بنظرتوننن کی انقدر به ته زنگ زدهه؟
لایک کامنت فراموش نشههه😹😹
---
از پارتای بعدی شرط میزارم 😹😛😛😛😛
۳۵.۳k
۱۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.