روز بعد: برای آخرین بار ملافه سفیدی رو کع روی هول آخرین ع
روز بعد: برای آخرین بار ملافه سفیدی رو کع روی هول آخرین عشقم بود کنار زدم صورت قشنگ و بی جونش کاملا سفید شدع بود همین باعث میشد قلبم بیشتر درد بیاد.
اوت دیگع نبود قلبی پر از محبت و عشقی کع دیگع نمیزد همع چی تموم شد.
دیگع عشقی در کار نیس دیگع زندگی در کار نیس اشکان قطره قطره روی صورت سفید و بی جونش چکید عین فرشته ها خوابیده بود.
خوابی کع بیداری نداشت.
با صدای چن نفر که کار دفن رو انجام میدادن به خودم اومدم:لطفا سریعتر سری به نشونه تائید تکون دادم.
همینطور کع اشک میریختم ادامه دادم*زندگیم منو ببخش من نمیدونستم انقد تو قلبت جا دارم من فک کردم اوضاع رو بهتر می کنم ولی بدتر کردم.
*خوب بخوابی زندگیم*
آخرین جمله رو گفتم گونش رو بوسیدم نگاهم قفل بود رو صورتش چقد با اون لبا خندیده بود و این کارش حسم رو بهش ۱۰۰ برابر کرده بود،اما دیگع قرار نیس همچنین لبخنده رو ببینم چهره شاد عشقم رو با ملافه روس صورتش قشنگش کع عین فرشته ها خوابیده بود گذاشتم بار دیگع تکرار کردم
*خوب بخوابی زندگیم*
عقب تر رفتم قلبم همش به سینم میکوبید و اشک میریختم کع جای دستی رو روی شونم حس کردم:
اوت دیگع نبود قلبی پر از محبت و عشقی کع دیگع نمیزد همع چی تموم شد.
دیگع عشقی در کار نیس دیگع زندگی در کار نیس اشکان قطره قطره روی صورت سفید و بی جونش چکید عین فرشته ها خوابیده بود.
خوابی کع بیداری نداشت.
با صدای چن نفر که کار دفن رو انجام میدادن به خودم اومدم:لطفا سریعتر سری به نشونه تائید تکون دادم.
همینطور کع اشک میریختم ادامه دادم*زندگیم منو ببخش من نمیدونستم انقد تو قلبت جا دارم من فک کردم اوضاع رو بهتر می کنم ولی بدتر کردم.
*خوب بخوابی زندگیم*
آخرین جمله رو گفتم گونش رو بوسیدم نگاهم قفل بود رو صورتش چقد با اون لبا خندیده بود و این کارش حسم رو بهش ۱۰۰ برابر کرده بود،اما دیگع قرار نیس همچنین لبخنده رو ببینم چهره شاد عشقم رو با ملافه روس صورتش قشنگش کع عین فرشته ها خوابیده بود گذاشتم بار دیگع تکرار کردم
*خوب بخوابی زندگیم*
عقب تر رفتم قلبم همش به سینم میکوبید و اشک میریختم کع جای دستی رو روی شونم حس کردم:
۲.۲k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.