رز سفسد p34
لباساشو با کمک خودش در آوردم و باز چشام رو پکاش موند....
+ولی این پکات...
_دیوونت میکنه نه؟(خمار)
+عهههه اینجوری نگووو....
واقعا چجوری اینا رو ساختی.....
۹ سال پیش که با هم بودیم اینا رو نداشتی!
_اووو یادش بخیر....
+یادته وقتی من ۱۲ سالم بود ازم خواستگاری کردی(در حالی که از خنده پاره میشه)
_حالا نگو انقدر(خجالت)
+یه سری بابات گوشتو پیچوند....
_خب حالا
درحالی که کوک لباس نداشت....
پرستاری که زن بود اومد داخل بدون هیچ در زدنی.....
و چون کوک لباس نداشت رفتم جلوش وایسادم
+کاری داشتید؟
*درسته،میخواستم سرم آقای جئون و بکشم....
در حالی که میومد جلو تا سرمو جدا کنه...
+ننهه..خودم بلدم...میکشم....
*بله....
و رفت بیرون....
رفتم کنار و دیدم جونگکوک داره یواشکی اون زیر زیرا میخنده....
+هی چیه....
_چرا نزاشتی بیاد بکشه؟(خنده)
+چون خودم بلدم....
_نو نو...یه جیز دیگه بود....
+خب تو لباس نداشتییییی(کلافه)
_چیه مگه....
+مردک لاشی(آروم)
_چی؟(جدی)
+هی..هیچی
_اوهوم
دیدم بازم بهم زل زده....
+خب چیههه....
خب نمیخواستم پکاتو ببینه.....
_آخ آخ...نینی کوچولو....
بیا بغلم.....
خندیدم و رفتم بغلش....
خیالت راحت تو عمرم فقط تو پکامو دیدی....
+خب خوبه....
_حسود...
+ببینمت.....اگه من فقط با یه لباس زیر بودم و دکترم مرد بود؟
و یدفعه میومد تو...
وایمیسادی نگاه میکردی....
_بیخود میکرد بیاد تو...(عصبی)
+من مثال زدم....
_باشه بابا حق با تو(خنده)
+بیا پولیورتو بپوش
دستشو برد بالا....
_دستم درد میکنه...
به خاطر سرم هم نمیتونم باز و بستش کنم...
+باشه خودم میپوشونم.....
پولیورشو پوشوندم...
+پاشو وایسا...
_میخوای چیکار کنی؟
+شلوارتو عوض کنم!
_خوبه دیگه خجالت نمیکشی؟(خنده)
+چرا باید خجالت بکشم....
دیدم جونگکوک
بچه ها فیک بعدی احتمالا از یونگیه!
ژانر؟
رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین
+ولی این پکات...
_دیوونت میکنه نه؟(خمار)
+عهههه اینجوری نگووو....
واقعا چجوری اینا رو ساختی.....
۹ سال پیش که با هم بودیم اینا رو نداشتی!
_اووو یادش بخیر....
+یادته وقتی من ۱۲ سالم بود ازم خواستگاری کردی(در حالی که از خنده پاره میشه)
_حالا نگو انقدر(خجالت)
+یه سری بابات گوشتو پیچوند....
_خب حالا
درحالی که کوک لباس نداشت....
پرستاری که زن بود اومد داخل بدون هیچ در زدنی.....
و چون کوک لباس نداشت رفتم جلوش وایسادم
+کاری داشتید؟
*درسته،میخواستم سرم آقای جئون و بکشم....
در حالی که میومد جلو تا سرمو جدا کنه...
+ننهه..خودم بلدم...میکشم....
*بله....
و رفت بیرون....
رفتم کنار و دیدم جونگکوک داره یواشکی اون زیر زیرا میخنده....
+هی چیه....
_چرا نزاشتی بیاد بکشه؟(خنده)
+چون خودم بلدم....
_نو نو...یه جیز دیگه بود....
+خب تو لباس نداشتییییی(کلافه)
_چیه مگه....
+مردک لاشی(آروم)
_چی؟(جدی)
+هی..هیچی
_اوهوم
دیدم بازم بهم زل زده....
+خب چیههه....
خب نمیخواستم پکاتو ببینه.....
_آخ آخ...نینی کوچولو....
بیا بغلم.....
خندیدم و رفتم بغلش....
خیالت راحت تو عمرم فقط تو پکامو دیدی....
+خب خوبه....
_حسود...
+ببینمت.....اگه من فقط با یه لباس زیر بودم و دکترم مرد بود؟
و یدفعه میومد تو...
وایمیسادی نگاه میکردی....
_بیخود میکرد بیاد تو...(عصبی)
+من مثال زدم....
_باشه بابا حق با تو(خنده)
+بیا پولیورتو بپوش
دستشو برد بالا....
_دستم درد میکنه...
به خاطر سرم هم نمیتونم باز و بستش کنم...
+باشه خودم میپوشونم.....
پولیورشو پوشوندم...
+پاشو وایسا...
_میخوای چیکار کنی؟
+شلوارتو عوض کنم!
_خوبه دیگه خجالت نمیکشی؟(خنده)
+چرا باید خجالت بکشم....
دیدم جونگکوک
بچه ها فیک بعدی احتمالا از یونگیه!
ژانر؟
رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین
۲۰.۴k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.