Maybe the past p 18
جئون !" * فریاد * a,t
صداش توی کل خونه پیچید
" بیدار شدی پرنسس؟" * لبخند* jk
با صدایی که از پشتش شنید تمام تنش لرزید و با عصبانیت برگشت
" من اینجا چیکار میکنم هان " a,t
لبخندی زد و دستی به موهای پخشش کشید
" اوردمت تا ابد پیشم بمونی قشنگم ، همون زندگی که می‌خواستیم " jk
" تو واقعا نمیفهمی یا خودتو میزنی به خری هان ؟ ما ۵ سال پیش جدا شدیم من با تهیونگ ازدواج کردم اینو بفهم گمشو از زندگی بیرون اه " a,t
" قراره من شوهرت بشم پرنسس و دوباره رابطه مون پایدار کنیم " jk
" همین الان این مسخره بازیو تموم کن ، من دارم میرم و اگه یبار دیگه ببینمت باید با قانون طرف شی " a,t
سمت دستگیره در رفت تا بکشه اما ...
" یادت نرفته که داری با کی شوخی میکنی دارلینگ ؟" jk
برگشت سمتش
" میدونی، یه پلیس خوب میتونه آدمای زیادی رو به گریه بندازه " jk
خشمش برید ، دستاش شروع کردن به سرد شدن
" تو...تو اینکارو نمیکنی " * آروم * a,t
" میدونی که ، جئون هر چیزی رو که بخواد به دستش میاره قشنگم ، کشتن یه آدم که واسم‌کاری نداره میتونم واست اندازه پولای توی بانک آدم بکشم "
* دست روی موهات میکشه * jk
" ت..تو چی میخوای ازم ؟ پول" a,t
"دارلینگ ، میلیارد ها دلار هم نمیتونن جای تورو واسم پر کنن پس . بیا صادق باشیم که تو هم منو میخوای "
* نزدیکتر میشه* jk
" من دوسش دارم ، تو نمیتونی اینو عوض کنی " a,t
" میتونی یبار دیگه بگی مرگش تضمینی" * لبخند* jk
" بزار برم ، تو قلبی رو که شکستی دیگه نمیتونی ترمیم کنی " a,t
" جئون هر کاری میتونه بکنه عزیزم " jk
"اگه...اگه بمونم " a,t
صداش توی کل خونه پیچید
" بیدار شدی پرنسس؟" * لبخند* jk
با صدایی که از پشتش شنید تمام تنش لرزید و با عصبانیت برگشت
" من اینجا چیکار میکنم هان " a,t
لبخندی زد و دستی به موهای پخشش کشید
" اوردمت تا ابد پیشم بمونی قشنگم ، همون زندگی که می‌خواستیم " jk
" تو واقعا نمیفهمی یا خودتو میزنی به خری هان ؟ ما ۵ سال پیش جدا شدیم من با تهیونگ ازدواج کردم اینو بفهم گمشو از زندگی بیرون اه " a,t
" قراره من شوهرت بشم پرنسس و دوباره رابطه مون پایدار کنیم " jk
" همین الان این مسخره بازیو تموم کن ، من دارم میرم و اگه یبار دیگه ببینمت باید با قانون طرف شی " a,t
سمت دستگیره در رفت تا بکشه اما ...
" یادت نرفته که داری با کی شوخی میکنی دارلینگ ؟" jk
برگشت سمتش
" میدونی، یه پلیس خوب میتونه آدمای زیادی رو به گریه بندازه " jk
خشمش برید ، دستاش شروع کردن به سرد شدن
" تو...تو اینکارو نمیکنی " * آروم * a,t
" میدونی که ، جئون هر چیزی رو که بخواد به دستش میاره قشنگم ، کشتن یه آدم که واسم‌کاری نداره میتونم واست اندازه پولای توی بانک آدم بکشم "
* دست روی موهات میکشه * jk
" ت..تو چی میخوای ازم ؟ پول" a,t
"دارلینگ ، میلیارد ها دلار هم نمیتونن جای تورو واسم پر کنن پس . بیا صادق باشیم که تو هم منو میخوای "
* نزدیکتر میشه* jk
" من دوسش دارم ، تو نمیتونی اینو عوض کنی " a,t
" میتونی یبار دیگه بگی مرگش تضمینی" * لبخند* jk
" بزار برم ، تو قلبی رو که شکستی دیگه نمیتونی ترمیم کنی " a,t
" جئون هر کاری میتونه بکنه عزیزم " jk
"اگه...اگه بمونم " a,t
۳۳.۸k
۲۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.