پارت ۴ دیدار ناگهانی
دیدار ناگهانی
پارت:4
وقتی رفتن تو اتاق بعله اتاق هم فقط یه تخت دو نفره داشت
تهیونگ تو ذهنش:این چه وضعشهههه چرا وقتی اینجا رو میساختن یه اتاق اضافی نساختننن(برادرم شرمنده دفعه بعدی میگم بهتر کار کنن)
ا.ت تو ذهنش: ودفففففف خونه به این بزرگی فقط یه اتاق؟؟؟ هوففف
_عا خب راستش... ببین مشکلی نیس من رو مبل میخوابم تو رو تخت
+نه نه نه لازم نکرده خودم رو مبل میخوابم
_نخیر گفتم من
+نخیر
_بله
+نخیر
_بله
+وقتی میگم نخیر ینی نخیر
_وقتی میگم بله ینی بله
+هوفففف اصن بیا رای گیری کنیم ۳ تا رای مینویسم یکی اینکه تو رو تخت بخوابی من رو مبل یکیم تو رو مبل بخوابی من رو تخت یکیم که هردمون تو تخت بخوابیم
_موافقم ولی اگه تو یه تخت بخوابیم باید بین خودمون فاصله بدیم تا به هم نخوریم
+نه پس همو بغل میکنیم یه جور میگی انگار زن و شوهریم(با حالت خنده و غر غرو)
_(خنده)
+خب پس کاغذ و خودکار بیار رای میگیریم
_اوکی
(ته رفت و کاغذ و خودکار آورد)
+خب...(شروع به نوشتن)
_بردار
+من؟
_اره دیگه مگه غیر از تو کس دیگه ای اینجاس
+ام (دور و برشو نگا کرد)چرا هس یونتان
_(خنده) واقعاً خیلی دختر بامزه ای هستی
+(لبخند به همراه خجالت)
+خب پس برمیدارم
_هوم منتظرم
(ا.ت وقتی برداشت دید افتاده که هردوشون باید باهم بخوابن تعجب کرد)
+(با تعجب رو به تهیونگ)
_چی افتاد نشون بده
هردو متعجب بودن ولی خب رای گیری اینطور شد
_ام ا.ت نگران نباش من آدم منحرفی نیستم بیا باهم بخوابیم بینمون بالشت میذارم 🙂
+باش
رفتن و خوابیدن
[صبح]...پایان پارت ۴
شرط: ۵لایک فالو ها به ۱۰ تا برسه
پارت:4
وقتی رفتن تو اتاق بعله اتاق هم فقط یه تخت دو نفره داشت
تهیونگ تو ذهنش:این چه وضعشهههه چرا وقتی اینجا رو میساختن یه اتاق اضافی نساختننن(برادرم شرمنده دفعه بعدی میگم بهتر کار کنن)
ا.ت تو ذهنش: ودفففففف خونه به این بزرگی فقط یه اتاق؟؟؟ هوففف
_عا خب راستش... ببین مشکلی نیس من رو مبل میخوابم تو رو تخت
+نه نه نه لازم نکرده خودم رو مبل میخوابم
_نخیر گفتم من
+نخیر
_بله
+نخیر
_بله
+وقتی میگم نخیر ینی نخیر
_وقتی میگم بله ینی بله
+هوفففف اصن بیا رای گیری کنیم ۳ تا رای مینویسم یکی اینکه تو رو تخت بخوابی من رو مبل یکیم تو رو مبل بخوابی من رو تخت یکیم که هردمون تو تخت بخوابیم
_موافقم ولی اگه تو یه تخت بخوابیم باید بین خودمون فاصله بدیم تا به هم نخوریم
+نه پس همو بغل میکنیم یه جور میگی انگار زن و شوهریم(با حالت خنده و غر غرو)
_(خنده)
+خب پس کاغذ و خودکار بیار رای میگیریم
_اوکی
(ته رفت و کاغذ و خودکار آورد)
+خب...(شروع به نوشتن)
_بردار
+من؟
_اره دیگه مگه غیر از تو کس دیگه ای اینجاس
+ام (دور و برشو نگا کرد)چرا هس یونتان
_(خنده) واقعاً خیلی دختر بامزه ای هستی
+(لبخند به همراه خجالت)
+خب پس برمیدارم
_هوم منتظرم
(ا.ت وقتی برداشت دید افتاده که هردوشون باید باهم بخوابن تعجب کرد)
+(با تعجب رو به تهیونگ)
_چی افتاد نشون بده
هردو متعجب بودن ولی خب رای گیری اینطور شد
_ام ا.ت نگران نباش من آدم منحرفی نیستم بیا باهم بخوابیم بینمون بالشت میذارم 🙂
+باش
رفتن و خوابیدن
[صبح]...پایان پارت ۴
شرط: ۵لایک فالو ها به ۱۰ تا برسه
۳.۸k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.