p8
p8
راوی ویو
ا.ت جلوتر رفت
+خب انسان شو
_ باید خیلی بری جلو
ا.ت به قدری جلو رفت که میشه گفت تو جنگل گم میشن
نزدیکای غروب بود
+ بدو دیگه
_ بنظرم داره شب میشه بریم خونه
+ نچ تا ادم نشی نمیریم
_ بابا من نمیتونم ادم شم ( کمی بلند )
+یعنی چی
_ من باید عاشق شم تا انسان شم
+ چرا نمیگی پس
راه دیگه ای نداره
_ چرا داره
وقتی که ماه قرمز میشه راس ساعت ۱۰ منو ببوس
+ واقعا (تعجب)
_ اره الان برگرد خونه
+ من راهو گم کردم
باید دنبال جایی باشیم که امشب قراره تو جنگل بخوابیم
_ هوففف
ا.ت ویو
الان دوساعته دنبال جایی میگردیم
بالاخره یه کلبه چوبی پیدا کردیم و رفتیم توش خوابیدیم
فردا صبح
بلند شدم ولی جیمین هنوز خواب بود بلندش کردم گذاشتمش تو سبد باید راه رو پیدا کنم
هوفف نمیتونم پیدا کنم خیلی میترسم داره جیمین هم که خوابه
داشتم همینطوری رکاب میزدم که یه حیوون نظرم رو جلب کرد اون یه گربه وحشی بود چه گوش درازی داره
معمولا همه چی میخورن حتی اردک پس باید فلنگو ببندم
همینطوری رکاب میزدم که یهو دنبالم کرد منم هول شدم و تند تر رکاب زدم
خیلی ترسیده بودم هم گریه میکردم هم جیغ میکشیدم
جیمین ویو
زیرم خیلی تکون میخورد و صدای جیغ میومد
از خواب پریدم ا.ت داشت گریه میکرد
که نظرم به گربه جنگلی که دنبالمون بود جلب شد
_ شت ا.ت رکاب بزن دختر من هنوز جوونم قصد مردن ندارم ( داد ترسیده)
....
راوی ویو
ا.ت جلوتر رفت
+خب انسان شو
_ باید خیلی بری جلو
ا.ت به قدری جلو رفت که میشه گفت تو جنگل گم میشن
نزدیکای غروب بود
+ بدو دیگه
_ بنظرم داره شب میشه بریم خونه
+ نچ تا ادم نشی نمیریم
_ بابا من نمیتونم ادم شم ( کمی بلند )
+یعنی چی
_ من باید عاشق شم تا انسان شم
+ چرا نمیگی پس
راه دیگه ای نداره
_ چرا داره
وقتی که ماه قرمز میشه راس ساعت ۱۰ منو ببوس
+ واقعا (تعجب)
_ اره الان برگرد خونه
+ من راهو گم کردم
باید دنبال جایی باشیم که امشب قراره تو جنگل بخوابیم
_ هوففف
ا.ت ویو
الان دوساعته دنبال جایی میگردیم
بالاخره یه کلبه چوبی پیدا کردیم و رفتیم توش خوابیدیم
فردا صبح
بلند شدم ولی جیمین هنوز خواب بود بلندش کردم گذاشتمش تو سبد باید راه رو پیدا کنم
هوفف نمیتونم پیدا کنم خیلی میترسم داره جیمین هم که خوابه
داشتم همینطوری رکاب میزدم که یه حیوون نظرم رو جلب کرد اون یه گربه وحشی بود چه گوش درازی داره
معمولا همه چی میخورن حتی اردک پس باید فلنگو ببندم
همینطوری رکاب میزدم که یهو دنبالم کرد منم هول شدم و تند تر رکاب زدم
خیلی ترسیده بودم هم گریه میکردم هم جیغ میکشیدم
جیمین ویو
زیرم خیلی تکون میخورد و صدای جیغ میومد
از خواب پریدم ا.ت داشت گریه میکرد
که نظرم به گربه جنگلی که دنبالمون بود جلب شد
_ شت ا.ت رکاب بزن دختر من هنوز جوونم قصد مردن ندارم ( داد ترسیده)
....
۳.۹k
۰۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.