بارها میوه ی ممنوعه تعارف شد و من
بارها میوه ی ممنوعه تعارف شد و من
یادِ چشمانِ تو وُ سیبِ لبت افتادم
مطمٸن باش تو "حوا"یی و من "آدم"ِ تو
"من از آن روز که در بند توام آزادم
یادِ چشمانِ تو وُ سیبِ لبت افتادم
مطمٸن باش تو "حوا"یی و من "آدم"ِ تو
"من از آن روز که در بند توام آزادم
۱.۳k
۱۴ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.