رمان عشق یا خانواده پارت ۲۲
ا/ت: تهیونگ این چطور؟
تهیونگ: نه
ا/ت:این ؟
تهیونگ: نه
ا/ت:این دیگه آخریشه ها
تهیونگ: واو ولی نه
ا/ت:وای .این چطور ؟
تهیونگ: عالیه
"ویو تهیونگ "
ا/ت تو لباس آخر خیلی خوشگل شده بود بیش از اندازه منتظر شب عروسی بودم ...
ا/ت:تهیونگ...تهیونگ
تهیونگ: ها!؟
ا/ت:کجایی؟
تهیونگ: جایی نیستم
ا/ت:بریم لباس تو رو بخریم
تهیونگ: چشممم
ا/ت:بریم
"درحال خرید لباس داماد"
تهیونگ: بهم میاد
ا/ت:نه
تهیونگ: این چطور؟
ا/ت:بازم نه
تهیونگ: این چی؟
ا/ت:نوچ
تهیونگ: این چطور؟(خسته و عصبانی)
ا/ت: عالیه چقدر جذاب شدی
تهیونگ: هع .تازه کجاشو دیدی
ا/ت:پرو نشو
تهیونگ: گگگگ
ا/ت :گگگگگگ
تهیونگ: ننننن
ا/ت:ننننن
ادامه دارد
نمیدونم فازم چی بود که این طوری نکشتم اگه بد شد ببخشد
لایک ۶
کامنت ۶
تهیونگ: نه
ا/ت:این ؟
تهیونگ: نه
ا/ت:این دیگه آخریشه ها
تهیونگ: واو ولی نه
ا/ت:وای .این چطور ؟
تهیونگ: عالیه
"ویو تهیونگ "
ا/ت تو لباس آخر خیلی خوشگل شده بود بیش از اندازه منتظر شب عروسی بودم ...
ا/ت:تهیونگ...تهیونگ
تهیونگ: ها!؟
ا/ت:کجایی؟
تهیونگ: جایی نیستم
ا/ت:بریم لباس تو رو بخریم
تهیونگ: چشممم
ا/ت:بریم
"درحال خرید لباس داماد"
تهیونگ: بهم میاد
ا/ت:نه
تهیونگ: این چطور؟
ا/ت:بازم نه
تهیونگ: این چی؟
ا/ت:نوچ
تهیونگ: این چطور؟(خسته و عصبانی)
ا/ت: عالیه چقدر جذاب شدی
تهیونگ: هع .تازه کجاشو دیدی
ا/ت:پرو نشو
تهیونگ: گگگگ
ا/ت :گگگگگگ
تهیونگ: ننننن
ا/ت:ننننن
ادامه دارد
نمیدونم فازم چی بود که این طوری نکشتم اگه بد شد ببخشد
لایک ۶
کامنت ۶
۱۱.۴k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.