آقا آتسوشی توی این بوک یه چیزی تو مایه های این عکس پارته
آقا آتسوشی توی این بوک یه چیزی تو مایه های این عکس پارته
پارت ۳۸ : شب های عملیات 🌞
مکان : ماشین شخصی آتسوشی
_ آتسوشیییی
£ کیر خر.. چیزه یعنی ببخشید نه منظورم اینه که چه مرگته
_ ریدی دیگه
£ مگه رو تو ریدم که غصه میخو... ای بابا یعنی منظورم اینه ببند دهنتو
_ خب بابا کجا میخوایم بریم الان
£ میخوایم بریم کوچه تنگ که قشنگ بتونم بکنم.. نویسنده قربونت برم ملت این بوک میخونن بی زحمت اینجا رو کات کن
☆ یه دلیل بیار چرا باید این کار بکنم ؟
£ چی میخوای
☆ جاست مانی 🗿💸💵
£ اوکی
*** به دلیل پول این سکانس ها کات شدن 🗿🚬
_ وایییی وایییی اون چی بود دیگه * لرزیدن *
£ موز بود موز
_ چوچو چی میکشید از دست توووو * سکته زدن *
£ سیگار میکشید 🗿🚬
£ البته یه نخ میداد منم بکشم
_ دهنش کف کرد
☆ اینو ببر بیمارستان به نظرم
£ نیازی نیست خوب میشه خودش
*** یه مکان خیلی قشنگ کنار شکوفه های گیلاس
_ خوشگله ها اینجا
£ اوم بد نیست ولی حس خوبی ندارم
_ چرا؟
£ احساس میکنم حق دیدن همچین جای قشنگی رو ندارم . هر چی نباشه قسم خوردم هر روز توی سرما یخ بزنم اما دیگه درد شکستن رو تجربه نکنم
_ اینجا کسی رو میبینی که بخواد بهت آسیب بزنه؟
£ نه اما میدونی من به شیاطین اعتقاد دارم میدونم که وجود دارن
_ بچه شدی؟
£ نه چون هرچی نباشه یه شیطان تو وجودم دارم شیاطین واقعین و وقتی من اونا رو ملاقات کردم توسط شون خورده شدم
_ یعنی چی
£ چون هرچی نباشه خودم اون شیطان بودم
_ اشتباه نکن ما از فرشته بودنو مهربون بودن چیزی ندیدیم هرچی از خدا خواستیم بهمون نداد بدتر هرچی داشتیم ازمون گرفت ما سر چیزایی سرزنش شدیم که حتی حق مون نبود پس حداقل تبدیل به چیزی شدیم که بقیه حق ترحم کردن بهمون رو داشته باشن
£ عجیبه که هیچ وقت فکر نکردم از اون تاریکی بیرون بیام . همیشه تاریکی با یه جفت مخالفش که روشنایی بود توصیف میشه میگن هرجا تاریکی باشه روشنایی هم هست
_ اما ما فقط تاریکی رو دیدیم
£ لبخند تلخ
+ میبینیم که دو نفره جور شدید باهم
£ عه تو چی میگی اینجا؟
÷ هیچی داشتیم رد میشدیم شما رو اینجا دیدیم
_ ها منطقیه
£ هنوز پتروست رو نوش جاااان نکردی
+ آتسو آوردم با هم بخوریم
£ عه؟ خب بیا بشین
£ هوی آکو میخوای همون جا بمونی؟
÷ یه دو دقه بیا صحبت کنیم
_ میخواد باهات آشتی کنه پا ندیا
£ تو حواست به عشق خودت باشه
_ باشه بابا
£ نه ولی مگه من تا حالا وقتی شب ها عملیات رفتی با چویا بهت چیزی گفتم
_ چی میگی عهههه کفتر
£ مردک جواب من بده
_ خودشو زد به کوچه علی چپ
£ عنترررر . آکو کجا میری صبر کن منم بیام
÷ میگم آتسوشی
£ هوم
÷ ببخشید اون شب مست کردم و__
£ بوسیدش
£ بچه کوچولویی؟ تو خرم باشی من دوست دارم
÷ خدایی
£ آره جون ننت
÷ چه گیری به ننه من دادیا
£ عه مگه داری؟
÷ نه پس لک لکا آوردنم
£ پس دمش گرم که همچین پسری زاییده باید حتما یه سر بهش بزنم
÷ عجبا
£ اینا ول کن هوس کردم
÷ چی هوس کردی ها تف تو این زندگی برات گل خریده بودم
£ عهههه بده
÷ یه دسته گل ناناز کرد تو پاچش
£ چه خوشگله *^*
÷ خب نگفتی هوس چی کردی
£ نزدیک شدن بهش دست زدن به خشتکش
÷ همین چند وقت پیش ۲۷ راند رفتیما
£ خب چیه مگه بازم میخوام
_ آتسو به خودت رحم کن
+ راست میگه ناموسا
£ شما دوتا خر چرا فالگوش بودید؟
_ گفتم شاید کتکی حرفی چیزی رد و بدل بشه رفتم بستنی خریدم
+ آتسو تو رو خدا زنده پیشم برگرد
_ راست میگه ^●^
£ دازای کوچه تنگ دوست داری؟
_ لرزیدن
+ وا؟ چیشد :/
£ هیچی تو کوچه تنگ__
_ واییییی * سکته ریز کرد *
+ چیکارش کردی تو کوچه تنگ؟
£ کردمش ^_^💢
+ مگه چقدر داری که کردی تو اون
£ میخوای یه چیز بزرگ نشونت بدم؟
+ آره ببینم
* وقتی دیدش *
+ وایییی واییی چه سمی بود اون برج میلاد نبود؟
_ به نظرم تو باید آکوتا بکنی نه اون تو رو
£ اون بیشتر از من داره پسرم
_ شت خب من میرم فقط زنده برگرد
پایان _ مرسی لایک میکنی 🗿💸
پارت ۳۸ : شب های عملیات 🌞
مکان : ماشین شخصی آتسوشی
_ آتسوشیییی
£ کیر خر.. چیزه یعنی ببخشید نه منظورم اینه که چه مرگته
_ ریدی دیگه
£ مگه رو تو ریدم که غصه میخو... ای بابا یعنی منظورم اینه ببند دهنتو
_ خب بابا کجا میخوایم بریم الان
£ میخوایم بریم کوچه تنگ که قشنگ بتونم بکنم.. نویسنده قربونت برم ملت این بوک میخونن بی زحمت اینجا رو کات کن
☆ یه دلیل بیار چرا باید این کار بکنم ؟
£ چی میخوای
☆ جاست مانی 🗿💸💵
£ اوکی
*** به دلیل پول این سکانس ها کات شدن 🗿🚬
_ وایییی وایییی اون چی بود دیگه * لرزیدن *
£ موز بود موز
_ چوچو چی میکشید از دست توووو * سکته زدن *
£ سیگار میکشید 🗿🚬
£ البته یه نخ میداد منم بکشم
_ دهنش کف کرد
☆ اینو ببر بیمارستان به نظرم
£ نیازی نیست خوب میشه خودش
*** یه مکان خیلی قشنگ کنار شکوفه های گیلاس
_ خوشگله ها اینجا
£ اوم بد نیست ولی حس خوبی ندارم
_ چرا؟
£ احساس میکنم حق دیدن همچین جای قشنگی رو ندارم . هر چی نباشه قسم خوردم هر روز توی سرما یخ بزنم اما دیگه درد شکستن رو تجربه نکنم
_ اینجا کسی رو میبینی که بخواد بهت آسیب بزنه؟
£ نه اما میدونی من به شیاطین اعتقاد دارم میدونم که وجود دارن
_ بچه شدی؟
£ نه چون هرچی نباشه یه شیطان تو وجودم دارم شیاطین واقعین و وقتی من اونا رو ملاقات کردم توسط شون خورده شدم
_ یعنی چی
£ چون هرچی نباشه خودم اون شیطان بودم
_ اشتباه نکن ما از فرشته بودنو مهربون بودن چیزی ندیدیم هرچی از خدا خواستیم بهمون نداد بدتر هرچی داشتیم ازمون گرفت ما سر چیزایی سرزنش شدیم که حتی حق مون نبود پس حداقل تبدیل به چیزی شدیم که بقیه حق ترحم کردن بهمون رو داشته باشن
£ عجیبه که هیچ وقت فکر نکردم از اون تاریکی بیرون بیام . همیشه تاریکی با یه جفت مخالفش که روشنایی بود توصیف میشه میگن هرجا تاریکی باشه روشنایی هم هست
_ اما ما فقط تاریکی رو دیدیم
£ لبخند تلخ
+ میبینیم که دو نفره جور شدید باهم
£ عه تو چی میگی اینجا؟
÷ هیچی داشتیم رد میشدیم شما رو اینجا دیدیم
_ ها منطقیه
£ هنوز پتروست رو نوش جاااان نکردی
+ آتسو آوردم با هم بخوریم
£ عه؟ خب بیا بشین
£ هوی آکو میخوای همون جا بمونی؟
÷ یه دو دقه بیا صحبت کنیم
_ میخواد باهات آشتی کنه پا ندیا
£ تو حواست به عشق خودت باشه
_ باشه بابا
£ نه ولی مگه من تا حالا وقتی شب ها عملیات رفتی با چویا بهت چیزی گفتم
_ چی میگی عهههه کفتر
£ مردک جواب من بده
_ خودشو زد به کوچه علی چپ
£ عنترررر . آکو کجا میری صبر کن منم بیام
÷ میگم آتسوشی
£ هوم
÷ ببخشید اون شب مست کردم و__
£ بوسیدش
£ بچه کوچولویی؟ تو خرم باشی من دوست دارم
÷ خدایی
£ آره جون ننت
÷ چه گیری به ننه من دادیا
£ عه مگه داری؟
÷ نه پس لک لکا آوردنم
£ پس دمش گرم که همچین پسری زاییده باید حتما یه سر بهش بزنم
÷ عجبا
£ اینا ول کن هوس کردم
÷ چی هوس کردی ها تف تو این زندگی برات گل خریده بودم
£ عهههه بده
÷ یه دسته گل ناناز کرد تو پاچش
£ چه خوشگله *^*
÷ خب نگفتی هوس چی کردی
£ نزدیک شدن بهش دست زدن به خشتکش
÷ همین چند وقت پیش ۲۷ راند رفتیما
£ خب چیه مگه بازم میخوام
_ آتسو به خودت رحم کن
+ راست میگه ناموسا
£ شما دوتا خر چرا فالگوش بودید؟
_ گفتم شاید کتکی حرفی چیزی رد و بدل بشه رفتم بستنی خریدم
+ آتسو تو رو خدا زنده پیشم برگرد
_ راست میگه ^●^
£ دازای کوچه تنگ دوست داری؟
_ لرزیدن
+ وا؟ چیشد :/
£ هیچی تو کوچه تنگ__
_ واییییی * سکته ریز کرد *
+ چیکارش کردی تو کوچه تنگ؟
£ کردمش ^_^💢
+ مگه چقدر داری که کردی تو اون
£ میخوای یه چیز بزرگ نشونت بدم؟
+ آره ببینم
* وقتی دیدش *
+ وایییی واییی چه سمی بود اون برج میلاد نبود؟
_ به نظرم تو باید آکوتا بکنی نه اون تو رو
£ اون بیشتر از من داره پسرم
_ شت خب من میرم فقط زنده برگرد
پایان _ مرسی لایک میکنی 🗿💸
۱۴.۷k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.