فیک هوپ حس بین ما
فیک هوپ حس بین ما
(پارت۱۵)
از زبان هوپ
داشتم باگوشی حرف میزدم فهمیدم ات داره نگام میکنه گوشیو قطع کردم به نایسا گفتم ببخشید گفت چرا بوسیدمش ات که رفت منم ولش کردم نایسا متعجب بود گفت هوپ من قبلان بهت علاقه داشتم چرا اینکارو کردی ازش عذر خواهی کردم و قضیه بهش گفتم ولی هی تند تند اشکام میریخت نمیدونم این چه وعضشه من خودم ات رو نخواستم پس چرا انقدر حالم بده
اززبان ات
رفتم سوار ماشین شدیم همه راه افتادیم هوپ پشتم نشسته بودم ارپادو‌گذاشتم توی گوشم صدای اهنگو‌بردم بالا فقط بیرونو نگاه میکردم هی گریه میکردم
از زبان هوپ
دست خودم نیست ولی هی اشکام میریخت به پنجره نگاه میکردم که کسی اشکامو نبینه نایسا هم داشت به چپچپ نگاه میکرد بدون اینکه محل بدم بهش سرموگذاشتم روی شیشه
از زبان ات
رسیدیم من فورا از ماشین پیاده شدم یه تاکسی گرفتم رفتم خونم باخودم نشستم فکر کردم که‌من باید برم هوپ اثلان برام ارزش قاعل نشد بیلط گرفتم هیچی از کره نمیخواستم برای خودم فقط یه کیف دستی داشتم گرفتم رفتم فرود گاه
از زبان نایسا
زنگ زدم به ات من باید میگفتم هوپ دوسش داره فقط از روی لجبازی اونکارو کرد گوشیو بعد کلی انتظار جواب داد گفتم ات کجایی گفت به توچه گفتم ات کجایی بگو‌گفت فرودگاه سریع گوشیو قطع کردم
(پارت۱۵)
از زبان هوپ
داشتم باگوشی حرف میزدم فهمیدم ات داره نگام میکنه گوشیو قطع کردم به نایسا گفتم ببخشید گفت چرا بوسیدمش ات که رفت منم ولش کردم نایسا متعجب بود گفت هوپ من قبلان بهت علاقه داشتم چرا اینکارو کردی ازش عذر خواهی کردم و قضیه بهش گفتم ولی هی تند تند اشکام میریخت نمیدونم این چه وعضشه من خودم ات رو نخواستم پس چرا انقدر حالم بده
اززبان ات
رفتم سوار ماشین شدیم همه راه افتادیم هوپ پشتم نشسته بودم ارپادو‌گذاشتم توی گوشم صدای اهنگو‌بردم بالا فقط بیرونو نگاه میکردم هی گریه میکردم
از زبان هوپ
دست خودم نیست ولی هی اشکام میریخت به پنجره نگاه میکردم که کسی اشکامو نبینه نایسا هم داشت به چپچپ نگاه میکرد بدون اینکه محل بدم بهش سرموگذاشتم روی شیشه
از زبان ات
رسیدیم من فورا از ماشین پیاده شدم یه تاکسی گرفتم رفتم خونم باخودم نشستم فکر کردم که‌من باید برم هوپ اثلان برام ارزش قاعل نشد بیلط گرفتم هیچی از کره نمیخواستم برای خودم فقط یه کیف دستی داشتم گرفتم رفتم فرود گاه
از زبان نایسا
زنگ زدم به ات من باید میگفتم هوپ دوسش داره فقط از روی لجبازی اونکارو کرد گوشیو بعد کلی انتظار جواب داد گفتم ات کجایی گفت به توچه گفتم ات کجایی بگو‌گفت فرودگاه سریع گوشیو قطع کردم
۶.۸k
۲۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.