به نام خدا
به نام خدا
پارت 1
#دلم_از_سنگ_نیست
رونا_ سیما، یجوری حرف میزنی که انگار میخوام برم میدون جنگ...!
سیما_ مگه دروغ گفتم؟!! عزیزم تو قراره بری واسه خانواده ی آریااامهر کاری کنی!!! آریااامهر!!!! فکرکنم عقل تو از دست دادی
رونا_ مگه خانواده ی آریامهر چشونه؟ به این خوشکلی و خوشی
سیما_ روناا عزیزم! خوشکلم! میفهمی داری چی میگی؟ اصلا میدونی قراره کجا کاری کنی ؟! رونا تو خانواده آریامهر رو نمیشناسی ؟! اونا یه مشت حیون هست که دور هم جمع شدن اونوقت تو میخوای بری بین اونا؟!!
رونا_ سیمااا اونا خانواده ی پری میشن زشتههه بهشون توهین نکن! در ضمن میدونم قراره کجا کار کنم و میدونم چه خانواده ای هستن ولی... خود پری این پیشنهادو بهم داد خودت که میدونی چقدر به این پول نیاز داره بعدش قراره فقط یه سال دکتر شخصیه مادربزرگش بشم قرار نیست تا آخر عمرم اونجا بمونم که!!
سیما_ واقعا نمیدونم چی بگم! منو کشتی با این لجبازیت!
رونا من میترسم چیزیت بشه!! اگه بری خیلی نگرانت میشم!
بهش نزدیک میشم و دستمو دور گردنتش میندازم و یه ماچی ازش میگیرم که صداش میره بالا!
سیما_ عهههه بازم تف مالیم کردی!!! برو اینور..
بازم یه ماچ دیگه ای ازش گرفتم که هولم داد
رونا_ سیما نمیدونی چقدر دوست دارومم
سیما_ بسه بسه، حالم رو بهم ریختی با این ماچات و حرفات
رونا_ اصلا یکمی رمانتیک شدن بهمون نمیاد یا به تو نمیاد فقط میخواستم احساساتم رو بروز بدم ،
بعد رومو کردم اینور و با صدای بچگونه ای گفتم
رونا_ من تیگه خاله سیما رو دوث ندالم
سیما با صدای بلندی خندید و گفت
سیما_ وقتی اینجوری حرف میزنی واقعا شبیه بچه کوچیکا میشی دلم واست ضعف میره ، بیا بیا بغلم
به سمتش میرم و بغلش میکنم
_ سیما تو بهترین دوست دنیایی
سیما_ تو هم همینطور
امیداورم خوشتون بیاد 😍
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #جذاب #خاص #عاشقانه
پارت 1
#دلم_از_سنگ_نیست
رونا_ سیما، یجوری حرف میزنی که انگار میخوام برم میدون جنگ...!
سیما_ مگه دروغ گفتم؟!! عزیزم تو قراره بری واسه خانواده ی آریااامهر کاری کنی!!! آریااامهر!!!! فکرکنم عقل تو از دست دادی
رونا_ مگه خانواده ی آریامهر چشونه؟ به این خوشکلی و خوشی
سیما_ روناا عزیزم! خوشکلم! میفهمی داری چی میگی؟ اصلا میدونی قراره کجا کاری کنی ؟! رونا تو خانواده آریامهر رو نمیشناسی ؟! اونا یه مشت حیون هست که دور هم جمع شدن اونوقت تو میخوای بری بین اونا؟!!
رونا_ سیمااا اونا خانواده ی پری میشن زشتههه بهشون توهین نکن! در ضمن میدونم قراره کجا کار کنم و میدونم چه خانواده ای هستن ولی... خود پری این پیشنهادو بهم داد خودت که میدونی چقدر به این پول نیاز داره بعدش قراره فقط یه سال دکتر شخصیه مادربزرگش بشم قرار نیست تا آخر عمرم اونجا بمونم که!!
سیما_ واقعا نمیدونم چی بگم! منو کشتی با این لجبازیت!
رونا من میترسم چیزیت بشه!! اگه بری خیلی نگرانت میشم!
بهش نزدیک میشم و دستمو دور گردنتش میندازم و یه ماچی ازش میگیرم که صداش میره بالا!
سیما_ عهههه بازم تف مالیم کردی!!! برو اینور..
بازم یه ماچ دیگه ای ازش گرفتم که هولم داد
رونا_ سیما نمیدونی چقدر دوست دارومم
سیما_ بسه بسه، حالم رو بهم ریختی با این ماچات و حرفات
رونا_ اصلا یکمی رمانتیک شدن بهمون نمیاد یا به تو نمیاد فقط میخواستم احساساتم رو بروز بدم ،
بعد رومو کردم اینور و با صدای بچگونه ای گفتم
رونا_ من تیگه خاله سیما رو دوث ندالم
سیما با صدای بلندی خندید و گفت
سیما_ وقتی اینجوری حرف میزنی واقعا شبیه بچه کوچیکا میشی دلم واست ضعف میره ، بیا بیا بغلم
به سمتش میرم و بغلش میکنم
_ سیما تو بهترین دوست دنیایی
سیما_ تو هم همینطور
امیداورم خوشتون بیاد 😍
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #جذاب #خاص #عاشقانه
۷.۰k
۲۰ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.