من کیوت نیستمp9 فصل دوم

جونگ گیو:...
ته:....
لیا:متاسفم که منو دیدی،
الان مجبورم صداشون کنم
ا.ت:کیا رو؟
لیا:دوستامو
بچه ها بیاین تو
۶ تا گوریل اومدن تو... 😂😐
لیا:تو باما میای
الان منم ب بورا میگم که داری با ما میای مسافرت اگر تایید نکنی یه بلایی سرت میارم که مرغا آسمون ب حالت گریه کنن
ا.ت: تهدید میکنی؟
لیا:من فقط دارم حقیقتو میگم(لبخند مثلا مهربون)
ا.ت:میشه اونجوری نخندی،شبیه میمون میشی
زنگ بزن بورا
لیا نیششو بست
بیا خودت زنگ بزن بذار رو بلند گو(اون یکی گوشی ا.تو داد بهش)
زنگ زد
لیا:صدای زنگ داره از پارکینگ میاد؟
همشون از پنجره رفتن بیرون...
ته:خوبی؟رفتن؟
ا.ت:ع قطع نکرده بودم؟
اره. فتن،فکر کنم بورا اومد بای
بورا:ا.تتت بیاااا
ا.ت رفت پیش بورا:سلام
بورا:علیک سلام
میخواستم بدم یکی دیگه از کارکنامون برات این مدارک جعلیو بیاره ، اما خودمم یسری مدارک میخواستم،به همین خاطر اومدم،سریع اون پوشه قرمزه رو بده من
ا.ت:کجاست؟
بورا:زیر تشک تخت
ا.ت:ب من اعتماد نداشتی ک قایم میکردی؟
بورا:الانم ندارم
رفت پوشه قرمزه رو اورد
فقط مجبورم بهت اعتماد کنم،منو پشیمون نکن
خب اینم مدارکت بای
راستی همین الان میری به اونجایی که گفتم
گشاد بازی هم در نیاری مثل خدمتکار واقعی کار میکنی
ا.ت:اوک،ب سلامت عنتر خانوم


یه پارت دیگ هم الان میذارم🙂
#وی #تهیونگ #فیک #جونگ_کوک
#جانگکوک #جونگکوک #کوکی #کوک
#سناریو