فیک گربه کوچولو
PART5
ادمین:وقتی کوک در رو محکم بست مستقیما رفت شرکتش
کوک: از حرف بابام عصبانی شدم و رفتم شرکت خودم ،وقتی رسیدم شرکت دوباره اون دختره لیا رو دیدم خیلی ازش بدم میاد اما اون همیشه چاپ لوسی منو میکنه
اما چون کارش خوبه منشیم نگهش داشتم
ولی کاش یه نفر پیدا شه خوب کاراشو انجام بده و مثل لیا لوس و هرزه نباشه
ویو لیا :
داشتم کارام رو انجام میدادم که یهو ددیم اومد سریع برگه های قرارداد ها رو انداختم و رفتم پیش ددی جونم:(
لیا:سلام ارباب(لوس)
کوک:(حرفی نزد و رفت)
لیا :اوفف ، وقتی اموالش رو به نام خودم کنم میفهمه من کیم
ویو کوک:
لیا اومد پیشم خیلی لوس سلام کرد منم بدون توجهی رفتم ولی این دختره خیلی سیریشه و ول نمیکنه
منم رفتم یسری کارا بود رو انجام دادم
و رفتم خونه ، همین که درو باز کردم لینا داشت دستاشو لیس میزد منم گرفتمش یه خیلی بوسش کرم بعدم رفتم خوابیدم
لینا:
تازه غذا خوردم و داشتم خودمو لیس میزدم که کوک اومد ، محکم بقلم کرد و حسابی بوسم داد و رفت خوابید
منم تو فکر بودم که شکل انسانیمو بهش نشون بدم یا نه اخه چون عاشقش شده بودم
منم انسان شدم و رفتم پیشش خوابیدم
یه دفعه منو بقل کرد یجورایی ریدم تو خودم
سرمو برگردوندم دیدم خوابه
منم کم کم چشام گرم شد که یهو...
اتمام این پارت
شرط؛
۱۸ لایک
۲ فالور اضافه شه
اگه بخوام امشب پارت بزارم هم باید شزطا برسه و هم باید نصف شب باشه چون الان اصلا وقت ندارم
هر وقت شرطا برسه پارت میزارم لطفا اصرار نکنید
(ان فالو=ان فالو)
فالو=فالو🖤🤍
ادمین:وقتی کوک در رو محکم بست مستقیما رفت شرکتش
کوک: از حرف بابام عصبانی شدم و رفتم شرکت خودم ،وقتی رسیدم شرکت دوباره اون دختره لیا رو دیدم خیلی ازش بدم میاد اما اون همیشه چاپ لوسی منو میکنه
اما چون کارش خوبه منشیم نگهش داشتم
ولی کاش یه نفر پیدا شه خوب کاراشو انجام بده و مثل لیا لوس و هرزه نباشه
ویو لیا :
داشتم کارام رو انجام میدادم که یهو ددیم اومد سریع برگه های قرارداد ها رو انداختم و رفتم پیش ددی جونم:(
لیا:سلام ارباب(لوس)
کوک:(حرفی نزد و رفت)
لیا :اوفف ، وقتی اموالش رو به نام خودم کنم میفهمه من کیم
ویو کوک:
لیا اومد پیشم خیلی لوس سلام کرد منم بدون توجهی رفتم ولی این دختره خیلی سیریشه و ول نمیکنه
منم رفتم یسری کارا بود رو انجام دادم
و رفتم خونه ، همین که درو باز کردم لینا داشت دستاشو لیس میزد منم گرفتمش یه خیلی بوسش کرم بعدم رفتم خوابیدم
لینا:
تازه غذا خوردم و داشتم خودمو لیس میزدم که کوک اومد ، محکم بقلم کرد و حسابی بوسم داد و رفت خوابید
منم تو فکر بودم که شکل انسانیمو بهش نشون بدم یا نه اخه چون عاشقش شده بودم
منم انسان شدم و رفتم پیشش خوابیدم
یه دفعه منو بقل کرد یجورایی ریدم تو خودم
سرمو برگردوندم دیدم خوابه
منم کم کم چشام گرم شد که یهو...
اتمام این پارت
شرط؛
۱۸ لایک
۲ فالور اضافه شه
اگه بخوام امشب پارت بزارم هم باید شزطا برسه و هم باید نصف شب باشه چون الان اصلا وقت ندارم
هر وقت شرطا برسه پارت میزارم لطفا اصرار نکنید
(ان فالو=ان فالو)
فالو=فالو🖤🤍
۱۲.۶k
۱۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.