کاور فیک تغیر کرد..

+نه فردا نه بزار بعد این مراسم دست به کار شیم
جیمین:باشه
+حالا بزار بخوابم
جیمین:عامم میگم
+تورو جدت هیچی نگو خوابم میا..
جیمین:هایون چی؟
+...
جیمین:جواب بده...
+پارک جیمین من هیچ حسی به هایون ندارم
جیمین:میترسم اخر سر بخاطره هایون بیخال همه چیز شی
+کم خوابی زده به سرت قاطی کردی بگیر بگپ


(دو روز بعد)

(هایون)
بعد کلی لاس زدنو عشوه رفتن با نامجون بلخره تونستم کله اعتمادشو جلب کنم..
با یکی از بادیگاردا جور شدم که برام سم بیاره منم پول زیادی میدم...بدون اینی که کسی بفهمه رفتم پایین پیشش و پولو دادم دستش با دیدنه پول چشماش باد کرد

_بهترینو برام میاری
@چشم
_اگه کسی بفهمه روزگارتو سیاه میکنم
@نگران نباشید
_هم برو

رفت

با رفتنش منم رفتم توی اتاقمو با حوصله لباس انتخواب میکردم برای فردا...

_وای این پنج سال فقط گریه کردم خیلی وخت بود که لبخنده خودمو ندیده بودم:))هممم لی هایون قرار بیشترم خوشحالو شاد باشی فقط بزار از اینجا رها شی..

در باز شدو جیمین اومد تو

_بلد نیستی در بزنی(پوکر)چی اگه لخت بودم
جیمین:اه ببخشید خانم، اقای کیم گفتن یه فایلو اینجا جا گذاشتن
_همم

دستمو دراز کردمو فایلو گرفتم جلوش

_بیا..
جیمین:ممنونم

خاست بره که با حرفم وایساد

_پارک جیمین
جیمین:بله



پارت ۱۵

حوصله ی ویس رو نداریم
میخام برم:)))