آب نبات شیرین روزای تلخ
آب نبات شیرین روزای تلخ
رفتم و سوار ماشین شدم
آها یادم نبود معرفی کنم من کیم ا_ت هستمرئیس مافیا که امشب قراره با یه رئیس مافیای دیه به خونه ای ویلایی توی جنگل شرط ببندیم شاید بپرسیم چرا میخواییماین کارو بکنیم من توی اون خونه یه طلا ۲۰۰ گرمی گذاشتم میخوام ببینم توی جهان کی میتونه قوی تر از من باشه شرط اینکه هر کی ببازه باید از کار مافیا بودن بزن کنار و اونیکه میبره باید اون طلا رو برای خودش بکنه امشب میرم و میترکونم
ا_ت: وسایلو آماده کردیم
راننده:بله خانم امادست منتظر شما هستن
ا_ت: عالیه
آب نبات از ذهنم آوردم بیرونم و انداختم توی سطل زباله وارد بار شدم همه تعظیم کردن منم سرمو آوردمبالا با چند تا بادیگارد رفتم سر میز نشستم تا اونا بیان
من یخ زیر دست داشتم به اسم سوکی که ۲ سال از من بزرگترها مثل خواهره برام اما من رئیسشم
امدن و سر میز نشستن
ا_ت: خش امدین خب جنابعالی کین ؟
فلیکس ؛ اسم من لی فلیکسه رئیس مافیای آمریکا زیر دستم اسمش گیم سونگمین هست و دوست صمیمیم سئو چانگبین هست
ا_ت: خوشبختم
ها وایسا ببینم فکر کنم تورو یه جا دیدم( اشاره به سونگمین)
سونگمین: بله جلوی یه انباری همدیگرو دیدیم
ا_ت : هومم
فلیکس: خوب کی شروع کنیم
ا_ت : اوممممممم هفته دیه خوبه
فلیکس:اوکی باشع
دم گوش سوکی گفتم که پارتیو شروع کنه
.....ویو ا_ت وسطای پارتی.....
در حال مشروب خوردن بودم که نگاهم به فلیکس و زیر دستاش افتاد مست بودن به گارسون گفتم بیشتر بیاره تا بخورن قصدم مست شدنشون بود
آخرای پارتی بود خیلی خورده بودم میخواستم ار بار برم بیرون که کفشم پاشینه داشت و نمیتونستم درست باهاش راه برم یهویی پام پیچ خورد و داشتم میوفته م که دست کسی دور کمرم حلقه شد و منو نگه داشت نگاهی کردم بهش دیدم فلیکسه سر پاهام وایسادم اولش دادم و خورد به چانگبین کفشامو در آوردم و راه افتادم طرف ماشین
ویو سونگمین
اون دختره ا_ت انقدر خورده بود که حالش نبود چی میگه پاش گیر کرد میخواست بیوفته میخواستم بگیرم که فلیکس گرفتمش ومن خوردمو جمع جور کردم و ا_ت
رفتم و سوار ماشین شدم
آها یادم نبود معرفی کنم من کیم ا_ت هستمرئیس مافیا که امشب قراره با یه رئیس مافیای دیه به خونه ای ویلایی توی جنگل شرط ببندیم شاید بپرسیم چرا میخواییماین کارو بکنیم من توی اون خونه یه طلا ۲۰۰ گرمی گذاشتم میخوام ببینم توی جهان کی میتونه قوی تر از من باشه شرط اینکه هر کی ببازه باید از کار مافیا بودن بزن کنار و اونیکه میبره باید اون طلا رو برای خودش بکنه امشب میرم و میترکونم
ا_ت: وسایلو آماده کردیم
راننده:بله خانم امادست منتظر شما هستن
ا_ت: عالیه
آب نبات از ذهنم آوردم بیرونم و انداختم توی سطل زباله وارد بار شدم همه تعظیم کردن منم سرمو آوردمبالا با چند تا بادیگارد رفتم سر میز نشستم تا اونا بیان
من یخ زیر دست داشتم به اسم سوکی که ۲ سال از من بزرگترها مثل خواهره برام اما من رئیسشم
امدن و سر میز نشستن
ا_ت: خش امدین خب جنابعالی کین ؟
فلیکس ؛ اسم من لی فلیکسه رئیس مافیای آمریکا زیر دستم اسمش گیم سونگمین هست و دوست صمیمیم سئو چانگبین هست
ا_ت: خوشبختم
ها وایسا ببینم فکر کنم تورو یه جا دیدم( اشاره به سونگمین)
سونگمین: بله جلوی یه انباری همدیگرو دیدیم
ا_ت : هومم
فلیکس: خوب کی شروع کنیم
ا_ت : اوممممممم هفته دیه خوبه
فلیکس:اوکی باشع
دم گوش سوکی گفتم که پارتیو شروع کنه
.....ویو ا_ت وسطای پارتی.....
در حال مشروب خوردن بودم که نگاهم به فلیکس و زیر دستاش افتاد مست بودن به گارسون گفتم بیشتر بیاره تا بخورن قصدم مست شدنشون بود
آخرای پارتی بود خیلی خورده بودم میخواستم ار بار برم بیرون که کفشم پاشینه داشت و نمیتونستم درست باهاش راه برم یهویی پام پیچ خورد و داشتم میوفته م که دست کسی دور کمرم حلقه شد و منو نگه داشت نگاهی کردم بهش دیدم فلیکسه سر پاهام وایسادم اولش دادم و خورد به چانگبین کفشامو در آوردم و راه افتادم طرف ماشین
ویو سونگمین
اون دختره ا_ت انقدر خورده بود که حالش نبود چی میگه پاش گیر کرد میخواست بیوفته میخواستم بگیرم که فلیکس گرفتمش ومن خوردمو جمع جور کردم و ا_ت
۴.۰k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.