P:9
+وقتی میخندی خیلی جذاب میشی*لبخند*
-ای جااااان.. قربونت برم من*لبخند*
+خیلی لوسی*لبخند*
-از اول که لوس نبودم*ابرو بالا*
+باشه.منم باور کردم*لبخند*
2 ساعت بعد
-رفته بودم حمام.
کف زمین لیز بود
-رفتم شامپو بیارم با اولین قدم زارت با کمر خوردم زمین😂
-*داد شدید*
+وای این صدای چی بود. دویدم رفتم سمت در حمام در زدم
+جونگ کوک*نگران* جونگ کوک. جواب بده
صدایی نمیومد
حواسم نبود درو باز کردم که دیدم جونگ کوک پخش زمینه( شرت داره😐 )
+جونگ کوک*نگران*
خم شدم سمتش
-دستم.... دستم خیلی درد میکنه*ناله چشمای فشرده*
+کدوم... کدوم دستت
-چپ*ناله*
+وای چیکار کنم؟... بیا کمکت میکنم بلند شی
دستش زخم شده بود.. خونریزی داشت
از زیر بغلش گرفتم و بهش کمک کردم بلند شه
+باید بریم بیمارستان
-نمیخواد. خودم دکتر دارم*اخم*
+باشه.تو بشین گوشیت رو برات میارم
نشست منم گوشیشو بهش دادم زنگ زد
.....
دکتر اومد داشت معاینه اش میکرد.. منم دست به سینه وایساده بودم.. خیلی استرس داشتم.معلوم بود جونگ کوک خیلی درد داشت
دکتر:دستتون از جاش در رفته باید جاش بندازم... براتون یه امپول بی حس کننده میزنم تا زیاد درد نداشته باشه
-از امپول متنفرم
-نمیخواد... همینجوری جاش بنداز*عصبی*
دکتر:اما
-اما بی اما
+جونگ کوک به حرف دکتر گوش بده برای خودت میگه
-نمیخوام. مگه چقدر درد داره.. زود انجامش بده
دکتر:هرجور خودتون میدونید
دکتر با دوتا دستاش ارنج جونگ کوک رو گرفت و
...
-*عربدههههه*( یا امام حسیننننن🤣 )
+دویدم سمتش و دستامو قاب صورتش کردم و بوسیدمش تا داد نزنه
-دیگه دردی نداشتم( یعنی الان دکتره چی میگه
😐😅 )
....
دکتر دست جونگ کوک رو به خاطر زخمش پانسمان کرد.
دکتر:فردا باید برین حمام.. ولی. زیاد زیر دوش نمیمونین. دستتون رو بالا نمیبرین. چیز سنگین بلند نمیکنین... هیچکاری نباید با دستتون انجام بدین و روی دستتون نمیخوابید.
+چندتا پماد داد بعدش هم توصیه کرد و رفت
....
معلوم بود عصبانیه. رفتم سمتش نشستم کنارش
+اممم... چیزی میخوری؟
-نه
+میخوای بخوابی؟
-نه
+قرص نه خوردی؟ *عصبی*
-نه
+درد
-عه
+زهر مار
-بابا*قیافش شبیه غلط کردم بود*
+من بابات نیستم
-یونا
+ها
اینم واسه اونی که میخواست با چاقوی دچیتا منو بکشه😂
-ای جااااان.. قربونت برم من*لبخند*
+خیلی لوسی*لبخند*
-از اول که لوس نبودم*ابرو بالا*
+باشه.منم باور کردم*لبخند*
2 ساعت بعد
-رفته بودم حمام.
کف زمین لیز بود
-رفتم شامپو بیارم با اولین قدم زارت با کمر خوردم زمین😂
-*داد شدید*
+وای این صدای چی بود. دویدم رفتم سمت در حمام در زدم
+جونگ کوک*نگران* جونگ کوک. جواب بده
صدایی نمیومد
حواسم نبود درو باز کردم که دیدم جونگ کوک پخش زمینه( شرت داره😐 )
+جونگ کوک*نگران*
خم شدم سمتش
-دستم.... دستم خیلی درد میکنه*ناله چشمای فشرده*
+کدوم... کدوم دستت
-چپ*ناله*
+وای چیکار کنم؟... بیا کمکت میکنم بلند شی
دستش زخم شده بود.. خونریزی داشت
از زیر بغلش گرفتم و بهش کمک کردم بلند شه
+باید بریم بیمارستان
-نمیخواد. خودم دکتر دارم*اخم*
+باشه.تو بشین گوشیت رو برات میارم
نشست منم گوشیشو بهش دادم زنگ زد
.....
دکتر اومد داشت معاینه اش میکرد.. منم دست به سینه وایساده بودم.. خیلی استرس داشتم.معلوم بود جونگ کوک خیلی درد داشت
دکتر:دستتون از جاش در رفته باید جاش بندازم... براتون یه امپول بی حس کننده میزنم تا زیاد درد نداشته باشه
-از امپول متنفرم
-نمیخواد... همینجوری جاش بنداز*عصبی*
دکتر:اما
-اما بی اما
+جونگ کوک به حرف دکتر گوش بده برای خودت میگه
-نمیخوام. مگه چقدر درد داره.. زود انجامش بده
دکتر:هرجور خودتون میدونید
دکتر با دوتا دستاش ارنج جونگ کوک رو گرفت و
...
-*عربدههههه*( یا امام حسیننننن🤣 )
+دویدم سمتش و دستامو قاب صورتش کردم و بوسیدمش تا داد نزنه
-دیگه دردی نداشتم( یعنی الان دکتره چی میگه
😐😅 )
....
دکتر دست جونگ کوک رو به خاطر زخمش پانسمان کرد.
دکتر:فردا باید برین حمام.. ولی. زیاد زیر دوش نمیمونین. دستتون رو بالا نمیبرین. چیز سنگین بلند نمیکنین... هیچکاری نباید با دستتون انجام بدین و روی دستتون نمیخوابید.
+چندتا پماد داد بعدش هم توصیه کرد و رفت
....
معلوم بود عصبانیه. رفتم سمتش نشستم کنارش
+اممم... چیزی میخوری؟
-نه
+میخوای بخوابی؟
-نه
+قرص نه خوردی؟ *عصبی*
-نه
+درد
-عه
+زهر مار
-بابا*قیافش شبیه غلط کردم بود*
+من بابات نیستم
-یونا
+ها
اینم واسه اونی که میخواست با چاقوی دچیتا منو بکشه😂
۸.۲k
۲۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.