فیک کار خونه حیوون سازی پارت: ۱
لیا: میگم میا. همه ی دکترا یا دوستا مون حیوون دارن ولی ما نداریم نظرت چیه بریم اونجایی بود دخترا حیوون می گرفتند بریم؟
میا: هوم راست میگی بریم بگیرم من یه دونه سگ گوگولی ناز میخرم تو چی؟
لیا: هوم منم از اونجایی که عاشق اردک هام ادرک گوگولی ناز میخرم بریم آماده بشیم
۳۰ دقیقه
لیا: میا امروز با ماشین من بریم هر روز سر کار نتها نتها میریم
میا: عالیه حوصله رانندگی نداشتم بریم
لیا: خب پس سوار شو بریم
میا: خب خب لیا چه حسی داری که رئیس یکی از بزرگترین بیمارستان کره جنوبی و معروف ترین سئول هستی ها خانوم رئیس (خنده)
لیا: خفه شو خب ببین پر از دردسره یه لحظه وقت نداری استراحت کنی و اینکه وقتی یکی از مهم ترین. کره جنوبی باشی هر لحظه عمل داری باید نتها بیمارستان به اون بزرگی اداره کنی باید حواست به پرستار های جدید و این دکتر های جدید باشه همین دیگه
میا: وای تو از من بدتری پس خدارو شکر درست منم رئیس بیمارستان کره جنوبی و معروف ترین سئول باشم. ولی عین تو نیستم از تو کوچکترم
لیا: یه سوال چه ربطی داشت؟
میا: رسیدیم. میفهی آبجی
۲۰دقیقه و رسیدند
لیا: خب رسیدیم پیاده شو بریم داخل
میا: حله بریم
فروشنده: سلام خیلی خوش اومدید خانوم کیم لیا و کیم میا چه کمکی از ما ساخته هست
لیا: خداروشکر هر جا بریم هم ما رو میشناسن
میا: جواب سوالت چون ما نوه های رئیس جمهور لندن هستیم که پدر بزرگ مون میشه نوه های رئیس جمهور فرانسه میشیم که مادر بزرگ مون هست نوه های رئیس جمهور آلمان هستیم که میشه مادر بزرگ مون حله 👌خواهرم
لیا: آره ولش کن هوم خب ببخشید من یه دونه اردک میخوام مشکی زرد باشه خب رنگ چشماش خاص باشه البته گوگولی ناز کیوت هم باشه
میا: هب منم یه دونه سگ قهوی مشکی باشه رنگ چشماش خاص باشه همین البته گوگولی ناز کیوت هم باشه همین دیگه
فروشنده: اهم البته از این طرف بفرمایید
لیا: وای میا اردک رو کسی اونو. نخریده اونی که میخوام همینه چون زرد مشکی هست رنگ چشماش خاص هست من اینو میخوام ببخشید اونو رو نمی خوام اینو میخوام
میا: آره خیلی نازه لیا سگ رو اینم همونی که من میخواستم قهوه ای و مشکی رنگ چشماش خاص هست ببخشید منم اینو میخوام
فروشنده: البته ببخشید میپرسم با کلی وسایل شون اینارو میخواند
لیا: بله پولش مهم نیست
میا: هوم راست میگی بریم بگیرم من یه دونه سگ گوگولی ناز میخرم تو چی؟
لیا: هوم منم از اونجایی که عاشق اردک هام ادرک گوگولی ناز میخرم بریم آماده بشیم
۳۰ دقیقه
لیا: میا امروز با ماشین من بریم هر روز سر کار نتها نتها میریم
میا: عالیه حوصله رانندگی نداشتم بریم
لیا: خب پس سوار شو بریم
میا: خب خب لیا چه حسی داری که رئیس یکی از بزرگترین بیمارستان کره جنوبی و معروف ترین سئول هستی ها خانوم رئیس (خنده)
لیا: خفه شو خب ببین پر از دردسره یه لحظه وقت نداری استراحت کنی و اینکه وقتی یکی از مهم ترین. کره جنوبی باشی هر لحظه عمل داری باید نتها بیمارستان به اون بزرگی اداره کنی باید حواست به پرستار های جدید و این دکتر های جدید باشه همین دیگه
میا: وای تو از من بدتری پس خدارو شکر درست منم رئیس بیمارستان کره جنوبی و معروف ترین سئول باشم. ولی عین تو نیستم از تو کوچکترم
لیا: یه سوال چه ربطی داشت؟
میا: رسیدیم. میفهی آبجی
۲۰دقیقه و رسیدند
لیا: خب رسیدیم پیاده شو بریم داخل
میا: حله بریم
فروشنده: سلام خیلی خوش اومدید خانوم کیم لیا و کیم میا چه کمکی از ما ساخته هست
لیا: خداروشکر هر جا بریم هم ما رو میشناسن
میا: جواب سوالت چون ما نوه های رئیس جمهور لندن هستیم که پدر بزرگ مون میشه نوه های رئیس جمهور فرانسه میشیم که مادر بزرگ مون هست نوه های رئیس جمهور آلمان هستیم که میشه مادر بزرگ مون حله 👌خواهرم
لیا: آره ولش کن هوم خب ببخشید من یه دونه اردک میخوام مشکی زرد باشه خب رنگ چشماش خاص باشه البته گوگولی ناز کیوت هم باشه
میا: هب منم یه دونه سگ قهوی مشکی باشه رنگ چشماش خاص باشه همین البته گوگولی ناز کیوت هم باشه همین دیگه
فروشنده: اهم البته از این طرف بفرمایید
لیا: وای میا اردک رو کسی اونو. نخریده اونی که میخوام همینه چون زرد مشکی هست رنگ چشماش خاص هست من اینو میخوام ببخشید اونو رو نمی خوام اینو میخوام
میا: آره خیلی نازه لیا سگ رو اینم همونی که من میخواستم قهوه ای و مشکی رنگ چشماش خاص هست ببخشید منم اینو میخوام
فروشنده: البته ببخشید میپرسم با کلی وسایل شون اینارو میخواند
لیا: بله پولش مهم نیست
۵.۸k
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.