عشق مافیایی من پارت21

~اه ا.ت اون پدر بچه ته معلومه هر جا باشی پیداد میکرد
_اون پدر بچه من نیست مگه تو نمیدونی او چه بلایی سرم اورد اون یه......(گریه میکرد)
~باشه باشه اروم باش عزیزم من مراقب تونم حالا برو استراحت کن منم یه دستی به امارت بکشم باشه(اروم هدایتش کرد و به سوا اشاره کرد ببرتش اتاقش)
~اه دختر ...
.........
×اونی خب من میرم اتاقم اگ کاری داشتی صدام کن(اروم گفت)
_اوهوم(سوا رفت)(و ا.ت به جیهو که غرق خواب بود نگاه می کرد و اروم اشک می ریخت )
_جیهو پدرت بر گشته اگه بخواد تورو ازم بگیره چی هوممم من بدون تو نمیتونم ...او...اون گفت که دوسم داره پس چرا این کار رو با من کرد (بعد یکم حرف زدن بلاخره خودشم خوابش برد)
.............
(کوک ویو)
(برگشت عمارتش یا بهتره بگم قصرش از ماشین پیاده شد و‌رفت داخل اتاقش و در رو محکم بست)
+لع*نتییییییی(داد زد)
+من برت می گردونم تو جات فقط پیش منه تو مال منی تو دختر پاک منی تو زن منی من تو پسرمون رو بر میگردونم پیش خودم به هر قیمتی باشه شما جاتون پیش منه ولی ولی چطور من پسر خودم رو نشناختنم اهههههه لع*نتیییییی لع*نت به من این اشتباه من بود و خودمم درستش می کنم اره اگه نشد به زور (با عصبانید می گفت و بعد رفت تا یه دوش بگیره)
.............
(ا.ت ویو)
(دیگه شب شده بود و با صدای جیهو بیدار شد اروم چشم‌هاش رو باز کرد )
_ششششش مامانی پسرم گشنشه بیا بهت شیر بدم(لبخند نرمی زد و به جیهو رو بغل کرد وبهش شیر می داد که صدای پیامک گوشیش اومد)
؟؟؟سلام همسر عزیزم چیکار میکنه
_تو دیگه کی؟!
؟؟؟عا چطور شوهرت رو نشناختی پسرمون چیکار میکنه
_جونگکوک
+درسته پرنسسم حالا م تصویر تو روشن کن که ببینمت
_بلاکت میکنم
+اگ جرئت داری این کارو بکن
_میدونی که میکنم
+پس منم میام اونجا
_حقشو نداری
+عصبیم نکن کار دستت میدما
_......

اسلاید دوم قصر جئون جونگکوک