سناریو تهکوک
سناریو تهکوک
تهگوگ: من چطور به دنیا اومدم؟
نامجون: خب پدرهات از خدا خواستن و...
تهگوگ: من دیگه شیش سالمه! عمو جیمین بهم گفت قضیهی لک لکها دروغه پس حقیقت رو بگو تا خودم سرچ نکردم.
نامجون: هیچوقت نباید دربارهش سرچ کنی!
تهگوگ: چرا؟
نامجون: جونگکوک و تهیونگ کار خیلی خیلی بدی انجام دادن تا تو رو به دنیا بیارن. تو هنوز روح پاکی داری که نباید کثیف شه.
تهگوگ: پس توی این خونه فقط من روح پاکی دارم.
نامجون: منظورت چیه؟
تهگوگ: ددی جونگکوک رو خدا بهت نداده، با جین چیکار کردی ها؟
اینم بگم که تهگوگ بچه ی تهکوک هست🗿🤎
تهگوگ: من چطور به دنیا اومدم؟
نامجون: خب پدرهات از خدا خواستن و...
تهگوگ: من دیگه شیش سالمه! عمو جیمین بهم گفت قضیهی لک لکها دروغه پس حقیقت رو بگو تا خودم سرچ نکردم.
نامجون: هیچوقت نباید دربارهش سرچ کنی!
تهگوگ: چرا؟
نامجون: جونگکوک و تهیونگ کار خیلی خیلی بدی انجام دادن تا تو رو به دنیا بیارن. تو هنوز روح پاکی داری که نباید کثیف شه.
تهگوگ: پس توی این خونه فقط من روح پاکی دارم.
نامجون: منظورت چیه؟
تهگوگ: ددی جونگکوک رو خدا بهت نداده، با جین چیکار کردی ها؟
اینم بگم که تهگوگ بچه ی تهکوک هست🗿🤎
۸.۲k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.