فیک هیونجین پارت ۴

هیونجین:بازم همه زل زدن به من
اونوو:اخه هیونجین زیادی تو مدرسه محبوبه و باهیچ دختری حرف نمیزنه.
ا/ت:خب پس چرا با من حرف میزنی؟
قلدر کلاس(اسمش ساشا هست):ا/ت=زشت ترین مدرسه مون.مگه نه بچه ها؟
دو تا از بقیه بچه ها:اره ساشا در مقابل تو اون هیچه
(ساشا تو اسلاید دوم)
سوجین:ساشا بسه برو
ساشا:چرا نرم چی میشه؟(موهای ا/ت رو گرفت و کشید)
ساشا:این موهای فرتو میکَنَم ميندازم زمین
هیونجین زود پا شد و محکم از دست ساشا گرفت
هیونجین:ولش کن
ساشا:چرا؟مگه دوست دخترته؟
هیونجین ساکت بود
ناظم اومد
ناظم:اینجا چه خبره؟
سوجین:ساشا داشت قلدری میکرد
ناظم:خب ساشا.دوباره...
ناظم از دست ساشا و دوستاش گرفت
ناظم:دیگه خسته شدیم دو روز از مدرسه اخراجین
ساشا:چی؟
ناظم:بله
♡●♡●♡●♡●♡●◇●♡
پایان پارت ۴. امیدوارم خوشتون اومده باشه. شرایط برای پارت بعد ۱۵ کامنت و ۱۶ لایک