دختر اشرافی شیطون ᎮᏗᏒᏖ 4
سوفی جیـــغ بلندی زد و شروع کرد به فحش دادن !!
لیندا:بسه دیگه کلاس شروع شد و ما هنوز اینجاییم.
من:بریم.
به سمت کلاس راه افتادیم.
در کلاس بسته بود الکس با نگرانی الکی گفت:هانا تو شجاع مایی...برو در
بزن...!!
من: بسم االله....الهم عجل الولیک و الفرج....!!!
لیندا : چی میگی در بزن دیگهه!
من:عــه داشتم ذکر میگفتم خیر سرم دارم میرم تو دهن شیــر !
سوفی: هانا غلط کردیم !!توفقط در بزن!!!
من :آها این شد حرف حساب !
گرومب گرومب در زدم!در زدنمم عین آدم نیس آخه !
هی صدای مغرور گفت:بفرمایید!
با اعتماد به نفس درو باز کردم و رفتم تو کلاس!
بچه هام عین قوم یزید پشت سرم اومدن!
با غرور نگاهی به استاد جدیدمون انداختم!اوووه....!!جوووونم قیافه!!!
سریع خودمو جمع کردم و با غرور هاناِ اشرافی گفتم : میتونیم وارد کلاس بشیم؟
همه به غیر از سوفی از تعجـــب دهناشون باز مونده بود!!آخــه من این هاناِ اشرافی رو نشون کسی نداده بودم خب !!
استاد جیگره:خانوم نیم ساعت از کلاس گذشته اون وقت شما الان اومدین ؟!
من: بله الان اومدیم ، میشه بیاییم یا ن؟؟ !
از این همه رک بودنم تعجب کرد و گفت : این جلسه چون جلسه ی معارفه بود
تاخیرتون رو نادیده میگیرم ! اما از جلسات بعد حتی یه دیقه هم جایز نیست !بفرمایید.
بابا لفظ قلم،کتابی،مولانا!!نکبتــــ فک کرده کیه !؟ به کیم هانا دستور میده؟ ایش!!شیطونه میگه جفت پا برم تو صورت قشنگشا
بچه های این فیک یکمی هم ایرانی قاطیشه 😁
لیندا:بسه دیگه کلاس شروع شد و ما هنوز اینجاییم.
من:بریم.
به سمت کلاس راه افتادیم.
در کلاس بسته بود الکس با نگرانی الکی گفت:هانا تو شجاع مایی...برو در
بزن...!!
من: بسم االله....الهم عجل الولیک و الفرج....!!!
لیندا : چی میگی در بزن دیگهه!
من:عــه داشتم ذکر میگفتم خیر سرم دارم میرم تو دهن شیــر !
سوفی: هانا غلط کردیم !!توفقط در بزن!!!
من :آها این شد حرف حساب !
گرومب گرومب در زدم!در زدنمم عین آدم نیس آخه !
هی صدای مغرور گفت:بفرمایید!
با اعتماد به نفس درو باز کردم و رفتم تو کلاس!
بچه هام عین قوم یزید پشت سرم اومدن!
با غرور نگاهی به استاد جدیدمون انداختم!اوووه....!!جوووونم قیافه!!!
سریع خودمو جمع کردم و با غرور هاناِ اشرافی گفتم : میتونیم وارد کلاس بشیم؟
همه به غیر از سوفی از تعجـــب دهناشون باز مونده بود!!آخــه من این هاناِ اشرافی رو نشون کسی نداده بودم خب !!
استاد جیگره:خانوم نیم ساعت از کلاس گذشته اون وقت شما الان اومدین ؟!
من: بله الان اومدیم ، میشه بیاییم یا ن؟؟ !
از این همه رک بودنم تعجب کرد و گفت : این جلسه چون جلسه ی معارفه بود
تاخیرتون رو نادیده میگیرم ! اما از جلسات بعد حتی یه دیقه هم جایز نیست !بفرمایید.
بابا لفظ قلم،کتابی،مولانا!!نکبتــــ فک کرده کیه !؟ به کیم هانا دستور میده؟ ایش!!شیطونه میگه جفت پا برم تو صورت قشنگشا
بچه های این فیک یکمی هم ایرانی قاطیشه 😁
۸۱۸
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.