داستانک ترسناک 👇
.↜ #داستانک‹'🗞🕸'›.
دیشب داشتم دوش میگرفتم هیچکس خونه نبود که یک لحظه صدای حرکت پرده ها را شنیدم،فکر کردم که حتما یکی از پنجره ها بازه...
حولمو برداشتم تا برم پنجره رو ببندم اما دیدم که همشون بسته بود . اهمیت ندادم بهش اما وقتی دوباره به حموم برگشتم دیدم یکی تو مه آینه حمامم نوشته بود" تو تنها نیستی "
دیشب داشتم دوش میگرفتم هیچکس خونه نبود که یک لحظه صدای حرکت پرده ها را شنیدم،فکر کردم که حتما یکی از پنجره ها بازه...
حولمو برداشتم تا برم پنجره رو ببندم اما دیدم که همشون بسته بود . اهمیت ندادم بهش اما وقتی دوباره به حموم برگشتم دیدم یکی تو مه آینه حمامم نوشته بود" تو تنها نیستی "
۱.۱k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.