رمان مافیایی من فصل ۲ عشق پایدار یا ناپایدار پارت ۲۱
_____________
ویو کوک
ساعت ۷ بود با ا/ت کلی حرف زدم و خودمو خالی کردم
کوک: من برم ولی زودی برمیگردم وقتی برگشتم امیدوارم بیدار شده باشی*گریه اروم*(بمیرمممممممم)
اشکام رو پاک کردم و رفتم کمی گشتم ساعت ۹ بود برگشتم خونه
دوکی: بانی چیشد پیداش کردی؟
کوک: هنوز خبری نیست
اجوما: ارباب ارباب
کوک: چی شده؟؟؟؟
اجوما: آقای کای رو کشتن
کوک: چیییی
سریع رفتم تو اتاق
کوک: هی کای بلند شو بلند شو ببینم تو نباید بمیری
بلندش کردم و بردمش بیمارستان که خوشبختانه دکتر آسیب جدی ندیده و فردا بهوش میاد
*پرش زمانی به فردا*
فردا رفتم سراغ پسره بهوش اومده بود
کوک: بیدار شدی باید بیشتر حواسم میبود شانس آوردی
کای: اینجوری میخواستی هواست بهم باشه؟؟؟ اگه میگفتم اسمش چیه که دیگه بدتر بود
کوک: کار همون بود اره؟
کای: آره اطلاعات بهت زیاد دادم
گوشیم زنگ خورد نامجون بود سریع جواب دادم
کوک: الو هیونگ پیداش کردی
نامجون:خ....خوب اره ولی بگم کار کیه اصلا دیگه حال خوشی واست نمیمونه
کوک: مهم نیست فقط ا/ت واسم مهمه
نامجون: اون کار ..........
ویو کوک
ساعت ۷ بود با ا/ت کلی حرف زدم و خودمو خالی کردم
کوک: من برم ولی زودی برمیگردم وقتی برگشتم امیدوارم بیدار شده باشی*گریه اروم*(بمیرمممممممم)
اشکام رو پاک کردم و رفتم کمی گشتم ساعت ۹ بود برگشتم خونه
دوکی: بانی چیشد پیداش کردی؟
کوک: هنوز خبری نیست
اجوما: ارباب ارباب
کوک: چی شده؟؟؟؟
اجوما: آقای کای رو کشتن
کوک: چیییی
سریع رفتم تو اتاق
کوک: هی کای بلند شو بلند شو ببینم تو نباید بمیری
بلندش کردم و بردمش بیمارستان که خوشبختانه دکتر آسیب جدی ندیده و فردا بهوش میاد
*پرش زمانی به فردا*
فردا رفتم سراغ پسره بهوش اومده بود
کوک: بیدار شدی باید بیشتر حواسم میبود شانس آوردی
کای: اینجوری میخواستی هواست بهم باشه؟؟؟ اگه میگفتم اسمش چیه که دیگه بدتر بود
کوک: کار همون بود اره؟
کای: آره اطلاعات بهت زیاد دادم
گوشیم زنگ خورد نامجون بود سریع جواب دادم
کوک: الو هیونگ پیداش کردی
نامجون:خ....خوب اره ولی بگم کار کیه اصلا دیگه حال خوشی واست نمیمونه
کوک: مهم نیست فقط ا/ت واسم مهمه
نامجون: اون کار ..........
۹.۱k
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.