مافیای من! پارت ۸
مافیای من! پارت ۸
ا.ت : جونگ کوک داشت باقیافه شوک شده نگام میکرد که یهو بی اراده داد زدم جئون اونطوری منو نگاه نکن بیا کمک
مغز ا.ت:جونگ کوک با یه حرکت پرید تو اتاق و اصلحشو آورد
ا.ت :بعداز اینکه اون جنگ جهانی تموم شد از کوک پرسیدم اونا کی بودن ؟
کوک: اون عوضی پارک جیسونگ بود
ا.ت پارک جیسونگ کدوم خریه ؟
کوک: اون حروم زاده مادرو پدرمو کشت
ا.ت: شد چ درناکو ناراحت کننده
کوک : حالا بعدا راجبش صحبت میکنیم بگو ببینم او اصلحه رو از کجا آوردی تازه دوتاهم دستت بود
ا.ت: آها اونارو میگی (باخنده)
کوک: آره خب بگو دختر!
ا.ت :یکیشون متل خودم بود یکیشون مال آدم های همون عوضیه که میگی
کوک:مال اون هیچی ولی، مال خودت؟؟؟؟
ا.ت:تو ک کمرمو نگرفته بود ببریم تو ماشین برا همینم نفهمیدی(خیلی خود شیفته)
کوک: بهبه چقدر زرنگ و خود شیفته تشریف دارین ا.ت خانوم
ا.ت : راستی ساعت چنده؟
کوک:وایسا ببینم ۱۲وچهل دقیقه چرا پرسیدی ؟
ا.ت :چون گشنمه حضرت آقا!
کوک: اوکی میگم تا ۳۰ مین دیگه غذا هارو درست کنن
ا.ت: اوکیه
ا.ت : جونگ کوک داشت باقیافه شوک شده نگام میکرد که یهو بی اراده داد زدم جئون اونطوری منو نگاه نکن بیا کمک
مغز ا.ت:جونگ کوک با یه حرکت پرید تو اتاق و اصلحشو آورد
ا.ت :بعداز اینکه اون جنگ جهانی تموم شد از کوک پرسیدم اونا کی بودن ؟
کوک: اون عوضی پارک جیسونگ بود
ا.ت پارک جیسونگ کدوم خریه ؟
کوک: اون حروم زاده مادرو پدرمو کشت
ا.ت: شد چ درناکو ناراحت کننده
کوک : حالا بعدا راجبش صحبت میکنیم بگو ببینم او اصلحه رو از کجا آوردی تازه دوتاهم دستت بود
ا.ت: آها اونارو میگی (باخنده)
کوک: آره خب بگو دختر!
ا.ت :یکیشون متل خودم بود یکیشون مال آدم های همون عوضیه که میگی
کوک:مال اون هیچی ولی، مال خودت؟؟؟؟
ا.ت:تو ک کمرمو نگرفته بود ببریم تو ماشین برا همینم نفهمیدی(خیلی خود شیفته)
کوک: بهبه چقدر زرنگ و خود شیفته تشریف دارین ا.ت خانوم
ا.ت : راستی ساعت چنده؟
کوک:وایسا ببینم ۱۲وچهل دقیقه چرا پرسیدی ؟
ا.ت :چون گشنمه حضرت آقا!
کوک: اوکی میگم تا ۳۰ مین دیگه غذا هارو درست کنن
ا.ت: اوکیه
۱.۹k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.