خوناشام p:10
ویو ات
جیمین آشغال(عمته)
با من من رفتم کنار تهیونگ وای نمیتونم اینکار و کنم
=جیمین ی چیز دیگه بگ
میخواستم بگم بگو که تهیونگ منو بو.سید
جائه زمان گرفت
۱۰ مین بعد
از هم جدا شدن ات رفت سرجاش نشست
●وقت تمومه خوب شوگا بچرخون
□اوک
ویو جیمین
الان مطمئن شدم ات و تهیونگ همو دوست دارن (جیمین جان یکبار بکنم پشیمون شی؟~نه توروخدا شکر خوردم)
(ات پرسش/جائه جواب)
=خوب جائه ج.ح؟
●دفعه قبل درس عبرت شد پس ج
=برو ۱۵ مین رو پای جیمین بشین و دستت و دور گردنش بنداز و ببو.سش
~●چیییییییییییییییییییییییی
~ات داری تلافی میکنی؟
=شاید
●ات ی چیز د...دیگه بگو
=همینه که هست(اداشون و در آورد)
ویو جائه
عجب گیری افتادیم اون از هانا این از ات پوفففف حالا چجوری جیمین و بب.وسم؟ چشمام و بستم سریع رفتم رو پاهاش نشستم و دستم بردم پشتش و ل.بم و گذاشتم رو ل.بش چشمام و باز کردم دیدم تعجب کرده لبش و گاز گرفتم مجبور شد همکاری کنه
ویو ات
همینه حالا صحنه دو کبوتر عاشق و داریم یاع
◇من زمان میگیرم
=بگیر
۱۵ مین بعد
ویو ات
جائه سریع جدا شد و نشست سر جاش
_حالا خوب شد ات تلافی کرد
~اصن تو خودت چرا بو.سیدیش؟
_من میخواستم سریع تر تموم شه
~حه جرعت داری ی بار دیگه ببو.سش
=نه جیمین ن...
تهیونگ لبش و گذاشت رو لبم و جدا شد
_بیا دیدی
~(عصبی شده)
~تو...(یقه تهیونگ و گرفت)با چ جرعتی خواهر من و بو.سیدی؟(داد میزنه)
_همون جرعتی که میتونم ی بار دیگه انجام بدم(ریلکس)
□جیم ولش کن خودم حسابش و میرسم
=جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
_□~(همه ترسیدن)
_ات خوبی؟(نگران)
~ات چی شده ؟
□ات حالت خوبه؟
(همه با هم گفتن)
=بس کنین(میلرزه)
_ا...ات چرا میلرزی ؟
=آ...اون پ.....پش....پشت....تون.......ی......یه......روح.......س....سیاه.....تر...ترسن....اک.....بود
_امکان نداره
تهیونگ نگاه کرد
ویو تهیونگ
لعنتی اون فرشته مرگه
جیمین آشغال(عمته)
با من من رفتم کنار تهیونگ وای نمیتونم اینکار و کنم
=جیمین ی چیز دیگه بگ
میخواستم بگم بگو که تهیونگ منو بو.سید
جائه زمان گرفت
۱۰ مین بعد
از هم جدا شدن ات رفت سرجاش نشست
●وقت تمومه خوب شوگا بچرخون
□اوک
ویو جیمین
الان مطمئن شدم ات و تهیونگ همو دوست دارن (جیمین جان یکبار بکنم پشیمون شی؟~نه توروخدا شکر خوردم)
(ات پرسش/جائه جواب)
=خوب جائه ج.ح؟
●دفعه قبل درس عبرت شد پس ج
=برو ۱۵ مین رو پای جیمین بشین و دستت و دور گردنش بنداز و ببو.سش
~●چیییییییییییییییییییییییی
~ات داری تلافی میکنی؟
=شاید
●ات ی چیز د...دیگه بگو
=همینه که هست(اداشون و در آورد)
ویو جائه
عجب گیری افتادیم اون از هانا این از ات پوفففف حالا چجوری جیمین و بب.وسم؟ چشمام و بستم سریع رفتم رو پاهاش نشستم و دستم بردم پشتش و ل.بم و گذاشتم رو ل.بش چشمام و باز کردم دیدم تعجب کرده لبش و گاز گرفتم مجبور شد همکاری کنه
ویو ات
همینه حالا صحنه دو کبوتر عاشق و داریم یاع
◇من زمان میگیرم
=بگیر
۱۵ مین بعد
ویو ات
جائه سریع جدا شد و نشست سر جاش
_حالا خوب شد ات تلافی کرد
~اصن تو خودت چرا بو.سیدیش؟
_من میخواستم سریع تر تموم شه
~حه جرعت داری ی بار دیگه ببو.سش
=نه جیمین ن...
تهیونگ لبش و گذاشت رو لبم و جدا شد
_بیا دیدی
~(عصبی شده)
~تو...(یقه تهیونگ و گرفت)با چ جرعتی خواهر من و بو.سیدی؟(داد میزنه)
_همون جرعتی که میتونم ی بار دیگه انجام بدم(ریلکس)
□جیم ولش کن خودم حسابش و میرسم
=جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
_□~(همه ترسیدن)
_ات خوبی؟(نگران)
~ات چی شده ؟
□ات حالت خوبه؟
(همه با هم گفتن)
=بس کنین(میلرزه)
_ا...ات چرا میلرزی ؟
=آ...اون پ.....پش....پشت....تون.......ی......یه......روح.......س....سیاه.....تر...ترسن....اک.....بود
_امکان نداره
تهیونگ نگاه کرد
ویو تهیونگ
لعنتی اون فرشته مرگه
۲.۲k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.