فیک عشق تو «p7»🫠✨🔮
⛔هشدار،پارت اسمات،اگه علاقه ندارین نخونین⛔
➖با تشکر➖
🫠ادمینتون🫠
*هفته ی بعد*
~~فلیکس رفته خونه ی ا/ت~~
_هی بیب...
+هومــ؟......
_دیگه نمیتونم صبر کنم...
+ها؟...
فلیکس ا/ت رو براید استایل بلند کرد و برد و آروم گذاشت روی تخت....
_اجازه دارم؟مادام؟
+اوهوم....
فلیکس خیلی آروم لباس خودش رو در آورد.....
_میتونم لباستو در بیارم؟....
+اــــآرهـــــ.....
فلیکس لباس ا/ت رو در آورد و به بدن بی نقصش نگاه کرد....دستش رو روی کمر ا/ت گذاشت و نوازشش کرد...
لبهاشو روی لبای ا/ت گذاشت و به آرومی میبوسید....زبونش رو وارد دهن ا/ت کرد و همه جای دهن ا/ت رو مزه کرد....
در همین حال دستهاش رو روی سینه ی ا/ت حرکت میداد....
از لبهای ا/ت دل کند و به سمت گردن ا/ت رفت و روشون کیس مارک گذاشت....در همین حین ا/ت ناله های آرومی سر میداد....
فلیکس لبهاش رو پایین تر برد و شروع کرد به پوسیدن سینه های ا/ت.....پایین تر رفت و روی شکم ا/ت کیس مارک هایی گذاشت....
_میــــ...میتونم شورتتو در بیارم؟......
+آــــرهــــ.......
فلیکس شورت ا/ت رو در آورد....
_واووو....تو واقعا خیس شدی بیبی......
فلیکس به آرومی یه انگشتش رو وارد ا/ت کرد و سریع با دستمال خون روی واژن ا/ت رو تمیز کرد....
+آخ....فلیکســــ....درد.....میکنهــــ.....
_خوب میشی......یکم صبر کن....الان دردش کم میشه....
+اوهومــــ.....باشهــــ.....
فلیکس یه انگشت دیگه رو هم وارد ا/ت کرد و انگشتاشو مثل قیچی باز و بسته میکرد....
+اوم....
_دردت کم شد؟
+نه اونقدری......
فلیکس انگشتاشو سریع تر حرکت داد....
+اوم...من....دارم.....میامممم......
بر خلاف انتظار ا/ت فلیکس انگشتاشو آورد بیرون....
+آه....چیـــ.....چیشد؟
_نکنه نمیخوای با من بیای؟
+اومـــــ....چرا....چرا.....میخوام.....میخوام.....
فلیکس باکسرش رو در آورد و کاندوم گذاشت روی دیکش و دیکش رو با یه ضربه وارد ا/ت کرد....اول اصلا تکون نخورد تا ا/ت به سایزش عادت کنه....
_اوکی ای؟
+اوهوم....
فلیکس چنتا ضربه زد و نقطه ی حساس ا/ت رو پیدا کرد و شروع کرد به ضربه زدن....
+اومممم.....آهــــه......
_خوبی؟
_آره آره...اومممممم.....
+من دارمـــــ....دارمـــ.....دارم میامـــ....
_منم .....منم بیبی.....
فلیکس و ا/ت بعد از چنتا ضربه ی دیگه ارضا شدن و فلیکس داخل کاندوم خالی کرد.....
از ا/ت کشید بیرون و کاندوم رو انداخت....
کنار ا/ت دراز کشید و از پشت بغلش کرد...
_تو فرشته ی منی.....عاشقتم......
+منم عاشقتم....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
شرط نداریم🫠✨🔮
یه لایکمون نشه؟🫠✨🔮
ادمینتون چون خواب داشت اسماتش بد شد🫠✨🔮
➖با تشکر➖
🫠ادمینتون🫠
*هفته ی بعد*
~~فلیکس رفته خونه ی ا/ت~~
_هی بیب...
+هومــ؟......
_دیگه نمیتونم صبر کنم...
+ها؟...
فلیکس ا/ت رو براید استایل بلند کرد و برد و آروم گذاشت روی تخت....
_اجازه دارم؟مادام؟
+اوهوم....
فلیکس خیلی آروم لباس خودش رو در آورد.....
_میتونم لباستو در بیارم؟....
+اــــآرهـــــ.....
فلیکس لباس ا/ت رو در آورد و به بدن بی نقصش نگاه کرد....دستش رو روی کمر ا/ت گذاشت و نوازشش کرد...
لبهاشو روی لبای ا/ت گذاشت و به آرومی میبوسید....زبونش رو وارد دهن ا/ت کرد و همه جای دهن ا/ت رو مزه کرد....
در همین حال دستهاش رو روی سینه ی ا/ت حرکت میداد....
از لبهای ا/ت دل کند و به سمت گردن ا/ت رفت و روشون کیس مارک گذاشت....در همین حین ا/ت ناله های آرومی سر میداد....
فلیکس لبهاش رو پایین تر برد و شروع کرد به پوسیدن سینه های ا/ت.....پایین تر رفت و روی شکم ا/ت کیس مارک هایی گذاشت....
_میــــ...میتونم شورتتو در بیارم؟......
+آــــرهــــ.......
فلیکس شورت ا/ت رو در آورد....
_واووو....تو واقعا خیس شدی بیبی......
فلیکس به آرومی یه انگشتش رو وارد ا/ت کرد و سریع با دستمال خون روی واژن ا/ت رو تمیز کرد....
+آخ....فلیکســــ....درد.....میکنهــــ.....
_خوب میشی......یکم صبر کن....الان دردش کم میشه....
+اوهومــــ.....باشهــــ.....
فلیکس یه انگشت دیگه رو هم وارد ا/ت کرد و انگشتاشو مثل قیچی باز و بسته میکرد....
+اوم....
_دردت کم شد؟
+نه اونقدری......
فلیکس انگشتاشو سریع تر حرکت داد....
+اوم...من....دارم.....میامممم......
بر خلاف انتظار ا/ت فلیکس انگشتاشو آورد بیرون....
+آه....چیـــ.....چیشد؟
_نکنه نمیخوای با من بیای؟
+اومـــــ....چرا....چرا.....میخوام.....میخوام.....
فلیکس باکسرش رو در آورد و کاندوم گذاشت روی دیکش و دیکش رو با یه ضربه وارد ا/ت کرد....اول اصلا تکون نخورد تا ا/ت به سایزش عادت کنه....
_اوکی ای؟
+اوهوم....
فلیکس چنتا ضربه زد و نقطه ی حساس ا/ت رو پیدا کرد و شروع کرد به ضربه زدن....
+اومممم.....آهــــه......
_خوبی؟
_آره آره...اومممممم.....
+من دارمـــــ....دارمـــ.....دارم میامـــ....
_منم .....منم بیبی.....
فلیکس و ا/ت بعد از چنتا ضربه ی دیگه ارضا شدن و فلیکس داخل کاندوم خالی کرد.....
از ا/ت کشید بیرون و کاندوم رو انداخت....
کنار ا/ت دراز کشید و از پشت بغلش کرد...
_تو فرشته ی منی.....عاشقتم......
+منم عاشقتم....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
شرط نداریم🫠✨🔮
یه لایکمون نشه؟🫠✨🔮
ادمینتون چون خواب داشت اسماتش بد شد🫠✨🔮
۲.۰k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.