school secret
پارت ۳
تهیونگ: حالا برو
پسر سریع بلند شد و از اونجا رفت.
بچه ها هم از اونجا رفتند.
آنیلا: ایش واقعا که! مگه مدرسه صاحب نداره که هر کاری دلشون میخوان بکنن!
آلیس: راستش چند بار بچه ها به مدیر گفتن ولی بابای جونگ کوک یه ادم پولدار و ترسناکه برای همین مدیر هم کاری نمیتونه بکنه.
آنیلا: تاحالا تورو اذیت کردن؟
آلیس: اره ولی من فقط داشتم از دوستم محافظت میکردم
آنیلا: مگه دوستت چیکار کرده بود؟
آلیس: دقیقا نمیدونم ولی اونارو عصبانی کرده بود و منم خواستم ازش محافظت کنم ولی اونا منو اذیت کردن و اون دوستم هم از اینجا رفت.
آنیلا: ولی من عمرا بزارم اذیتم کنن!
نامجون: جدی؟
چهار تاشون اومدن سمت آنیلا و آلیس
آلیس پشت آنیلا قاسم شد.
آلیس: آره
جیمین نگاهی به آلیس کرد که حسابی ترسیده و بهش گفت
جیمین: آخی خانوم کوچولو ترسیدی؟
تهیونگ: حالا برو
پسر سریع بلند شد و از اونجا رفت.
بچه ها هم از اونجا رفتند.
آنیلا: ایش واقعا که! مگه مدرسه صاحب نداره که هر کاری دلشون میخوان بکنن!
آلیس: راستش چند بار بچه ها به مدیر گفتن ولی بابای جونگ کوک یه ادم پولدار و ترسناکه برای همین مدیر هم کاری نمیتونه بکنه.
آنیلا: تاحالا تورو اذیت کردن؟
آلیس: اره ولی من فقط داشتم از دوستم محافظت میکردم
آنیلا: مگه دوستت چیکار کرده بود؟
آلیس: دقیقا نمیدونم ولی اونارو عصبانی کرده بود و منم خواستم ازش محافظت کنم ولی اونا منو اذیت کردن و اون دوستم هم از اینجا رفت.
آنیلا: ولی من عمرا بزارم اذیتم کنن!
نامجون: جدی؟
چهار تاشون اومدن سمت آنیلا و آلیس
آلیس پشت آنیلا قاسم شد.
آلیس: آره
جیمین نگاهی به آلیس کرد که حسابی ترسیده و بهش گفت
جیمین: آخی خانوم کوچولو ترسیدی؟
۹.۱k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.