پارت ۲۷
واد هل یعنی چیییی
☆ببخشید باید نظر تو هم میدونستم ولی متاسفم چون نظرت اصلا مهم نیست و من کار خودمو میکنم
*راستش منم دوست دارم
یه دفعه دیدم چشماش برق زد
☆ایول پس کارو راحت تر کردی
بعد منو بغل کرد😐
*میای بریم دوکبوکی بخوریم؟
☆ارهههعع
ویو جیمین
خب بعد دستشویی...
+جیمین میخوام برم تو اتوبوس بخوابم
~چرا اوتوبوس تو اتاق داری؟
+اخه اتوبوس راحت تره
~هاَ؟
+بیا بریم دیگه
بعد دستمو گرفتو کشوند
رفتیم تو انوبوس و صندلی اخر یونگی حالت خواب گرفت منم حوصلم سر رفت
~میشه
+نه
~برم
+نه
~بیرون
+نه
~تو که چشمات بستس چجوری هنوز خوابت نبرده
+چون حواسم به توعه
~پوفففففف
+میخوای بخوابی؟
~شاید ولی جا نیست همه ی جاهارو گرفتی
+بیا بغلم
~هان
+جدی میام میزنمتا
~باشه باشه
رفتم تو بغاش با اینکه خوابم نمیبرد ولی بازم بهتر از حوصله سررفتن خالی خالی بود
فلش بک یک ساعت
ویو مونا(دوست یونا)
$بیا بریم یه جای دیگه
•اوتوبوس خوبه؟
$اره
رفتیم تو اتوبوس ولی نه نباید میرفتیم
دیدم یونا سرخ شده از عصبانیت
•چه گوهی میخورید
انگار یونگی فهمیده بود یونا اومده ولی جیمین تعجب کرد و یونگی با حالت ریلکسی +به توچه
یونا نفسشو حبس کرد تا داد بزنه که دیدم یونگی گوشای جیمینو گرفت
•خفه شووووووو
+یونا داری مزاحم میشی برو بیرون
و یونا کم اورده در رفت
ویو جیمین
وای بازم اون دختره
•چه گوهی میخورید
دیدم یونگی بدون اینکه چشماشو باز کنه فهمید اون اونجاست
+به تو چه
عجب
ها؟ چرا یونگی گوشمو گرفته؟
واو یونگیییی قوربونت بلمممممم
~یونگی ناراحت نباش اون پشمی ارزش نداره
+کی گفته من ناراحتم فکر کنم باید همینو به تو بگم
~ها؟
+جیمین ناراحت نباش هیچ کس نمیتونه جای تو رو تو دلم بگیره
ویو یونگی
دیدم جیمین یه خورده نگرانه برای همین اون جملرو بهش گفتم و یه بوسه رو لبام گذاشت
~خیلیییی دوست دارم
+اگه تا ۳ ثانیه دیگه نخوابی میخورمت
~ها؟
+منحرف نشو ۱
~باشه باشه
+اهم۲
+خب۳ بیداری
~نه
منم گونشو یه بوس کردم
~خیلی ممنون که مرا تناول کردی
+خواهش.. حالا بخواب چون واقعا حال هیچی ندارم
~مطمئنی؟
+اوهوم
~نالنگی اوردما
+کو کجاست
~اخیییی بیا اینجاست
+خب بعد از این میخوابیم
~بعععله......
☆ببخشید باید نظر تو هم میدونستم ولی متاسفم چون نظرت اصلا مهم نیست و من کار خودمو میکنم
*راستش منم دوست دارم
یه دفعه دیدم چشماش برق زد
☆ایول پس کارو راحت تر کردی
بعد منو بغل کرد😐
*میای بریم دوکبوکی بخوریم؟
☆ارهههعع
ویو جیمین
خب بعد دستشویی...
+جیمین میخوام برم تو اتوبوس بخوابم
~چرا اوتوبوس تو اتاق داری؟
+اخه اتوبوس راحت تره
~هاَ؟
+بیا بریم دیگه
بعد دستمو گرفتو کشوند
رفتیم تو انوبوس و صندلی اخر یونگی حالت خواب گرفت منم حوصلم سر رفت
~میشه
+نه
~برم
+نه
~بیرون
+نه
~تو که چشمات بستس چجوری هنوز خوابت نبرده
+چون حواسم به توعه
~پوفففففف
+میخوای بخوابی؟
~شاید ولی جا نیست همه ی جاهارو گرفتی
+بیا بغلم
~هان
+جدی میام میزنمتا
~باشه باشه
رفتم تو بغاش با اینکه خوابم نمیبرد ولی بازم بهتر از حوصله سررفتن خالی خالی بود
فلش بک یک ساعت
ویو مونا(دوست یونا)
$بیا بریم یه جای دیگه
•اوتوبوس خوبه؟
$اره
رفتیم تو اتوبوس ولی نه نباید میرفتیم
دیدم یونا سرخ شده از عصبانیت
•چه گوهی میخورید
انگار یونگی فهمیده بود یونا اومده ولی جیمین تعجب کرد و یونگی با حالت ریلکسی +به توچه
یونا نفسشو حبس کرد تا داد بزنه که دیدم یونگی گوشای جیمینو گرفت
•خفه شووووووو
+یونا داری مزاحم میشی برو بیرون
و یونا کم اورده در رفت
ویو جیمین
وای بازم اون دختره
•چه گوهی میخورید
دیدم یونگی بدون اینکه چشماشو باز کنه فهمید اون اونجاست
+به تو چه
عجب
ها؟ چرا یونگی گوشمو گرفته؟
واو یونگیییی قوربونت بلمممممم
~یونگی ناراحت نباش اون پشمی ارزش نداره
+کی گفته من ناراحتم فکر کنم باید همینو به تو بگم
~ها؟
+جیمین ناراحت نباش هیچ کس نمیتونه جای تو رو تو دلم بگیره
ویو یونگی
دیدم جیمین یه خورده نگرانه برای همین اون جملرو بهش گفتم و یه بوسه رو لبام گذاشت
~خیلیییی دوست دارم
+اگه تا ۳ ثانیه دیگه نخوابی میخورمت
~ها؟
+منحرف نشو ۱
~باشه باشه
+اهم۲
+خب۳ بیداری
~نه
منم گونشو یه بوس کردم
~خیلی ممنون که مرا تناول کردی
+خواهش.. حالا بخواب چون واقعا حال هیچی ندارم
~مطمئنی؟
+اوهوم
~نالنگی اوردما
+کو کجاست
~اخیییی بیا اینجاست
+خب بعد از این میخوابیم
~بعععله......
۴.۲k
۱۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.