ارباب من
ارباب من
p5
ات: قربان چرا شما با همه سرد هستید
ته: من تو بچگی خیلی اذیت میشدم مردم بهم میگفتن نحس مامان و بابام هر روز شکنجه ام میدادن منم به خودم قول دادم که بزرگ شم و انتقام بگیرم
ات: اما قربان این دلیل سرد بودن شما نیست
ته: درسته من به خودم قول دادم در اینده به مقام بزرگی برسم که همه از من بترسن اذیتشون کنم که وقتی اسممو میشنون از ترس خود *** کنن
اما هنوز موفق نشدم
ات: چرا
ته: چون تو از من نمیترسی
ات: قربان من از شما خیلی میترسم ولی به رو نمیارم
ته: ات تو منو دوست داری منم تو رو دوست دارم
بیا یه شرت بزاریم
ات: چه شرتی
ته: خب بیا شرت بزاریم برای یک هفته از هم دور باشیم هرکی تونست هرکاری دلش بخواد میتوانه انجام بده
ات: قبوله حالا بیاین بریم ایو منتظر هست
ته: باشه
.رفتن ساحل.
ایو:به به بالاخره اومدید
مگه رفته بودید امریکا الان رسیدید
ات: مسخره بازی در نیار
من رفته بودم حمام ارباب هم خواب بوده
ایو: ولش کن ات بیا بریم ساحل
کوک: ته بیا کاریت دارم
ته:چیه چی شده
کوک; تو اتو دوست داری
ته: نه چطور
کوک: دروغ نگو بیا تو راه برات توضیح میدم
؟ تو راه درحال توضیح دادن............
ته: خب حالا اینارو بزار کنار چرا اومدیم اینجا
کوک; امشب فیلم سینمایی داره بیا بریم خوراکی بخواریم
ته: باشه
کوک: ته چرا از هر چیزی دوتا میخری
ته: منو ات شرت بستیم هرکس یک هفته از اون یکی دور باشه هر کاری دلش بخواد میتوانه انجام بده
کوک: واو
.شب موقع فیلم سینمایی دیدن.
. ایو و کوک .
کوک:عزیزم بیا فیلم ببینمیم
ایو: اومدم عزیزم
؟ و حالا ایو کوک چندش بازی درمیارن
.ات و ته .
ته: ات بیا فیلم ببین
ات: باشه ولی شرت یادت نره
ته: نترس یادم نمیره
ات: واو چه خوراکی هایی
ته: بیا شروع شد
؟ اصلا فیلم دیدن باید مثل ته و ات باشه
از هم فاصله میگیرن چندش بازی در نمیارن
.پایان این پارت.
( ببخشید اگر بد شد:/)
p5
ات: قربان چرا شما با همه سرد هستید
ته: من تو بچگی خیلی اذیت میشدم مردم بهم میگفتن نحس مامان و بابام هر روز شکنجه ام میدادن منم به خودم قول دادم که بزرگ شم و انتقام بگیرم
ات: اما قربان این دلیل سرد بودن شما نیست
ته: درسته من به خودم قول دادم در اینده به مقام بزرگی برسم که همه از من بترسن اذیتشون کنم که وقتی اسممو میشنون از ترس خود *** کنن
اما هنوز موفق نشدم
ات: چرا
ته: چون تو از من نمیترسی
ات: قربان من از شما خیلی میترسم ولی به رو نمیارم
ته: ات تو منو دوست داری منم تو رو دوست دارم
بیا یه شرت بزاریم
ات: چه شرتی
ته: خب بیا شرت بزاریم برای یک هفته از هم دور باشیم هرکی تونست هرکاری دلش بخواد میتوانه انجام بده
ات: قبوله حالا بیاین بریم ایو منتظر هست
ته: باشه
.رفتن ساحل.
ایو:به به بالاخره اومدید
مگه رفته بودید امریکا الان رسیدید
ات: مسخره بازی در نیار
من رفته بودم حمام ارباب هم خواب بوده
ایو: ولش کن ات بیا بریم ساحل
کوک: ته بیا کاریت دارم
ته:چیه چی شده
کوک; تو اتو دوست داری
ته: نه چطور
کوک: دروغ نگو بیا تو راه برات توضیح میدم
؟ تو راه درحال توضیح دادن............
ته: خب حالا اینارو بزار کنار چرا اومدیم اینجا
کوک; امشب فیلم سینمایی داره بیا بریم خوراکی بخواریم
ته: باشه
کوک: ته چرا از هر چیزی دوتا میخری
ته: منو ات شرت بستیم هرکس یک هفته از اون یکی دور باشه هر کاری دلش بخواد میتوانه انجام بده
کوک: واو
.شب موقع فیلم سینمایی دیدن.
. ایو و کوک .
کوک:عزیزم بیا فیلم ببینمیم
ایو: اومدم عزیزم
؟ و حالا ایو کوک چندش بازی درمیارن
.ات و ته .
ته: ات بیا فیلم ببین
ات: باشه ولی شرت یادت نره
ته: نترس یادم نمیره
ات: واو چه خوراکی هایی
ته: بیا شروع شد
؟ اصلا فیلم دیدن باید مثل ته و ات باشه
از هم فاصله میگیرن چندش بازی در نمیارن
.پایان این پارت.
( ببخشید اگر بد شد:/)
۴.۸k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.