اون ماله منه

اون ماله منه

pt. 3

ته ویو
کوک من و برد ی گوشه و بهم گف ک چرا ا/ت و بغل کردم. منم بهشیاد اوری کردم ک من اول ا/ت و دوس داشتم.
کوک ویو
واقعا عصبانی بودم. یکی زدم تو گوشش. نفهمیدم چیکار کردم. من زدم توی گوش کیم تهیونگ
ته: میدونی من کی ام؟
کوک: چت شده؟ تو تهیونگی دیگ
ته: اسم بزرگترین مافیای کره ای و میدونی؟
کوک: کیم تهیونگ. ککنه تو از ادماشی؟
ته: ن احمق من کیم تهیونگم
کوک ویو
با این حرفش پاهام سست شد و سریع دویدم و رفتم پیش ا/ت. میترسیدم ب ا/ت و بچه م صدمه بزنه.
ته ویو
با فاش کردن رازم حالا همه از من میترسن. ای تو روحت پدر چرا من و کردی جایگزین خودت.
ینی الان باید برم پیش ا/ت و جونگ کوک؟ وای نمیدونم چیکار کردم و باید چیکار کنم.
کوک ویو
ا/ت.. ا/ت بیدار شو
ا/ت ویو
بلند شدم و درد شدیدی و حس کردم. چرا اینقد دلم درد میکنه. کوک و بالای سرم دیدم ک داره صدام میزنه.
_عااا چیه کوک بیدار شدم بسه دیگ
+ببخشید ا/ت. الان حالت خوبه؟
_اره خوبم فق ی کم دلم درد میکنه
+ا/ت
_جانم
+تو.. تو..
_خب من چی
+تو حامله ای
وقتی کوک این و بهم گف یهو یکی با اسلحه وارد اتاق ببمارستان شد و....
ـــــــــــــــــــــــــــــــ^^ـــــــــــــــــــــــــــــــــ