چند پارتی از مایکی پارت ۳
ا/ت و مایکی و دراکن و اما باهم جرعت و حقیقت بازی کردن به زور مایکی بطری افتاد روی دراکن و ا/ت
ا/ت :جرعت یا حقیقت
دراکن:جرعت
ا/ت: اما رو ببوس
دراکن:هاااا؟؟؟
ا/ت: کیس با اما بدو
دراکن به اما نگاه کرد دید اما تا بنا گوش سرخ شده با چشای هندوانه ای به ا/ت نگاه میکرد دراکن به مایکی هم نگاه کرد دید مایکی با لبخند شیطانی داره بهشون نگاه میکنه دراکن به سمت اما رفت و چونشو گرفت سریع لباشو گذاشت روی لبای اما،اما تعجب کرده بود بعد از ۳۰ ثانیه جدا شدن که هردو سرخ بودن
ا/ت:ارههه نقشمون گرفت مایکی ا/ت پرید تو بغل مایکی که مایکی گفت ارههه نقشمون گرفت و ا/ت اوضاع رو گرفت و از تو بغل مایکی اومد بیرون و گفت: گومن هیجان زده شدم
بطری چرخید که افتاد به مایکی و اما
اما با خنده شیطانی
اما:خووب جرعت یا حقیقت
مایکی: امم حقیقت
اما : چقدر سوسول
مایکی: اههه باشه جرعت
اما : ا/ت رو.....
یاه یاه بقیه رو پارت بعد میدم و اینکه شرط ها فالو ۳ لایک ۷ امیدوارم خوشتون بیاد پارت بعد پارت آخر هست
ا/ت :جرعت یا حقیقت
دراکن:جرعت
ا/ت: اما رو ببوس
دراکن:هاااا؟؟؟
ا/ت: کیس با اما بدو
دراکن به اما نگاه کرد دید اما تا بنا گوش سرخ شده با چشای هندوانه ای به ا/ت نگاه میکرد دراکن به مایکی هم نگاه کرد دید مایکی با لبخند شیطانی داره بهشون نگاه میکنه دراکن به سمت اما رفت و چونشو گرفت سریع لباشو گذاشت روی لبای اما،اما تعجب کرده بود بعد از ۳۰ ثانیه جدا شدن که هردو سرخ بودن
ا/ت:ارههه نقشمون گرفت مایکی ا/ت پرید تو بغل مایکی که مایکی گفت ارههه نقشمون گرفت و ا/ت اوضاع رو گرفت و از تو بغل مایکی اومد بیرون و گفت: گومن هیجان زده شدم
بطری چرخید که افتاد به مایکی و اما
اما با خنده شیطانی
اما:خووب جرعت یا حقیقت
مایکی: امم حقیقت
اما : چقدر سوسول
مایکی: اههه باشه جرعت
اما : ا/ت رو.....
یاه یاه بقیه رو پارت بعد میدم و اینکه شرط ها فالو ۳ لایک ۷ امیدوارم خوشتون بیاد پارت بعد پارت آخر هست
۶.۷k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳