لایک کنید دیگه و گرنه دیگه نمیزارم :)
کاتوس رنگی 🌵🌈
پارت 3
ات ویو : دیدمکوک همین جوری زل زده ب من
بهش ی تعظیم کردم و گفتممعذرت میخوام منتظرتون گذاشتم الان صبحونه رو میارم
کوک ویو : با یصدایی ب خودم اومدم اخمی کردم گفتم زود صبحونه رو بیار ( بچم مث خودم همیشه گشنس 😂)
ات : چشم آقای جئون
ضعف رفتم برای اون تیپ و چشای خابالو شو و صورت پف کردش
ات ویو: رفتم پایین و ب آجوما سلام کردم و بشقاب رو ازش گرفتم و بردم دادم و خورد و من بشقاب رو بردم دادام پایین اودم و صدام کرد گف : خانم پارک من میخوام برم حموم
پرا ریخته بود از خواست ببرمش حموم بهش گفتم : خب من برم حموم رو گرم کنم و آب رو باز کنم وان پر بشه برید حموم
رفتم تو حموم آب رو باز کردم و یه پک گرمایش خیلی بزرگ اون گوشه ی حموم گذاشتم در عرض ۱۰ دقیقع حوم گرم شد
اومدم بیرون و بهشون گفتم لباساتون رو در بیارم
گف: ارع ن میخام با لباس برم حموم
یه خنده ی زورکیکردم و آروم آرون مشکول در اوردن لباساش شدم
رسیدم ب لباسش
آروم لباسشو در اوردم و
پارت 3
ات ویو : دیدمکوک همین جوری زل زده ب من
بهش ی تعظیم کردم و گفتممعذرت میخوام منتظرتون گذاشتم الان صبحونه رو میارم
کوک ویو : با یصدایی ب خودم اومدم اخمی کردم گفتم زود صبحونه رو بیار ( بچم مث خودم همیشه گشنس 😂)
ات : چشم آقای جئون
ضعف رفتم برای اون تیپ و چشای خابالو شو و صورت پف کردش
ات ویو: رفتم پایین و ب آجوما سلام کردم و بشقاب رو ازش گرفتم و بردم دادم و خورد و من بشقاب رو بردم دادام پایین اودم و صدام کرد گف : خانم پارک من میخوام برم حموم
پرا ریخته بود از خواست ببرمش حموم بهش گفتم : خب من برم حموم رو گرم کنم و آب رو باز کنم وان پر بشه برید حموم
رفتم تو حموم آب رو باز کردم و یه پک گرمایش خیلی بزرگ اون گوشه ی حموم گذاشتم در عرض ۱۰ دقیقع حوم گرم شد
اومدم بیرون و بهشون گفتم لباساتون رو در بیارم
گف: ارع ن میخام با لباس برم حموم
یه خنده ی زورکیکردم و آروم آرون مشکول در اوردن لباساش شدم
رسیدم ب لباسش
آروم لباسشو در اوردم و
۲۳.۶k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.