منطقه ممنوعه عشق. ادامه پارت ۴۰
#منطقه_ممنوعه_عشق
ادمیم.
دستشو تو موهام بردو بلندم کرد
جیمین:میری اماده میشی میریم ازمایش میدیم شیر فهم شد؟
جوابی ندادم که داد زد
جیمین:اره یا نهه؟
سرمو تکون دادم که گفت
جیمین:چشمتو نشنیدم
ات:ب...باشه
ولم کرد که بزور تا جلوی در رفتم درو باز کردم و با قیافه گریون مامان روبرو شدم.
مامان:ات...چی شده؟این وضع چیه؟
بی توجه بهش وارد اتاقم شدم وارد حموم شدم.
ادمیم.
دستشو تو موهام بردو بلندم کرد
جیمین:میری اماده میشی میریم ازمایش میدیم شیر فهم شد؟
جوابی ندادم که داد زد
جیمین:اره یا نهه؟
سرمو تکون دادم که گفت
جیمین:چشمتو نشنیدم
ات:ب...باشه
ولم کرد که بزور تا جلوی در رفتم درو باز کردم و با قیافه گریون مامان روبرو شدم.
مامان:ات...چی شده؟این وضع چیه؟
بی توجه بهش وارد اتاقم شدم وارد حموم شدم.
۲.۹k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.